تصویری از مخترع اولین مسلسل ایرانی که کسی جدی‌اش نگرفت

تصویری از مخترع اولین مسلسل ایرانی که کسی جدی‌اش نگرفت

عصر ایران تصویر و سرگذشت مخترع اولین مسلسل ایرانی را منتشر کرده است.

مجله «چهره نما» در شماره ۳۷ و ۳۸ که در صفر ۱۳۲۴ قمری (۲۶ مارس ۱۹۰۶ م) (همزمان با آخرین سال حکومت مظفرالدین شاه قاجار) منتشر شده با آه و افسوس به سرنوشت غم انگیز یک مخترع ایرانی پرداخته که با وجود ارزشمند بودن اختراعاتش، نه مردم، نه سرمایه گذاران و نه حکومت وقت، توجه لازم به آن نکرده و در نتیجه پس از مدتی ناامید شده و اکنون ابزارهای اختراع شده در گوشه منزلش خاک می خورد.

«محمد تبریزی»، نویسنده چهره نما، ابتدا با حسرت از ترقیات ژاپن و عقب‌ماندگی ایران یاد می‌کند و می‌نویسد: «چگونه همجنسان ما به معارج عالیه مدنیت و مدارج متعالیه انسانیت ارتقا یافتند و بدبختانه ما به درکات سافله ذلت انحطاط جستیم (‌یا رب آن قوم کیانند چنین زنده و هشیار ‌یا که ماها چه کسانیم چنین مرده و بیکار) آنها ژاپونیانند که در پیش بردن اختراعات محیرالعقول گوی مسابقت از اوروپاویان ربوده و در هر علم و تجارت و اختراعات جدیده و تتبعات عدیده دست رد بر سینه مخترعین و متتبعین عالمیان زده‌اند و همه را مبهوت اختراعات بهت‌زای خود کرده دیگران نکشته آنها می‌دروند و سایرین نبریده آنها می‌پوشند ما هم در خرافات مجعولانه سرودن و هذیانهای بوالهوسانه گفتن ترقی کرده‌ایم و در صنعت گفتن اراجیف و اباطیل و بستن سجع و قافیه به خود می‌بالیم‌)‌.

نویسنده در ادامه به معرفی کیمورا مهندس دریایی ژاپن می‌پردازد که با «‌تلیفون بدون مفتول خود سلسله علماء اوروپا و مخترعین عالم را محو اختراع خود ساخته» و کشورش را سربلند کرده است‌. میکادو نیز به پاس خدماتش جوایزی به او داده و دولت ژاپن به او امتیاز مخصوص چندین ساله در کلیۀ کشور ژاپن را داده است‌. نویسنده نتیجه می‌گیرد که این گونه برخوردها سایر مخترعین و مکتشفین را دلگرم می‌کند.

تصویری از مخترع اولین مسلسل ایرانی که کسی جدی‌اش نگرفت

نویسنده پس از معرفی مخترع ژاپنی به معرفی مخترع ایرانی‌ می‌پردازد: «مشهدی جعفر خیاطباشی، قراباغی‌الاصل و ساکن تبریز است‌، در طفولیت به مدرسه و مکتب نرفته و به کار خیاطی مشغول بوده و اکنون سرآمد خیاطان تبریز است‌. او بدون دانستن الفبا در علوم سیاسی و ادبی وحل مسائل شرعیه و عرفیه و تصحیح شعر و مباحثه با اهالی مذاهب جدیده و رد آنها با دلایل عقلی توانا است‌.

مشهدی جعفر علاوه ‌بر محاسن فوق اختراعاتی هم دارد. او ده سال قبل با وجود بضاعت مالی پایینش ماشین نخ‌ریسی به عنوان نمونه در خانه‌اش ساخت و نخی بسیار صاف و نازک و لطیف به دست آورد، ولی برای تکمیل و گسترش کارش نیازمند سرمایه و حمایت بود از این‌رو از مردم خواست شرکتی برای گسترش کارگاههای نخ‌ریسی تأسیس کنند زیرا این کار می‌تواند عامل افزایش ثروت ملی و کاهش وابستگی به خارجیان شود.

میرزا علی‌خان ‌امین‌الدوله حاکم آذربایجان در ۱۳۱۴ق که نمونه‌ای از نخ ساخت کارگاه خانگی مشهدی‌جعفر را دیده و پسندیده بود برای حمایت از او پا پیش نهاد.

امین‌الدوله پذیرفت که سرمایۀ لازم جهت راه‌اندازی کارخانه را تأمین کند و از دولت هم برای مشهدی‌ جعفر امتیاز بگیرد، اما پیش از شروع کار امین‌الدوله به تهران احضار شد. ظاهراً پس از رفتن به تهران وعده‌هایش به مخترع تبریزی را به فراموشی سپرد.
تصویری از مخترع اولین مسلسل ایرانی که کسی جدی‌اش نگرفت

مشهدی جعفر هم که نه سرمایه داشت و نه حامی کارش پیش نرفت‌ در نتیجه وسایل اولیۀ کارخانه‌ به زیرزمین خانه‌اش منتقل شد و پوسید.

پس از این ناکامی چند سالی مشهدی ‌جعفر به کار خیاطی‌اش ادامه داد تا اینکه در اول ذیقعدۀ ۱۳۲۳ ق توپ جدیدی به نام مسلسل را در نمایشگاه معرفت و هنر عرضه کرد که تحسین همگان را برانگیخت‌: «‌تماشائیان از ملاحظه آن انگشت حیرت به دندان مبهوت و متحیر و وطن‌پرستان از شعف و انبساط نزدیک بود روحشان از قفس تن پرواز کند در حقیقت اگر ما هم مثل سایر ملل و دولت ژاپون وطن‌پرست و ملت دوست بودیم همان روز اختراع را عید ملی قرار می‌دادیم بلکه مجسمۀ این شخص غیرتمند وطن‌پرست که باعث افتخار و سربلندی ایرانیان است محض احترام و یادگار ساخته در مملکت، محترمانه نگاهداری می‌نمائیم عوض این مخترع مورد توبیخ و سرزنش بعضی هموطنان بی‌غیرت گردید و بس‌».

نویسنده سپس شرحی درباره مشخصات فنی اسلحه مذکور می‌دهد و می‌نویسد که ‌طول لولۀ آن ۶۰ سانتیمتر و قطر ته لوله‌اش ۲۰ سانتیمتر است و با دو حرکت پر و خالی می‌شود و فقط برای کار با آن به دو نفر احتیاج است. در موقع تیراندازی لوله‌اش می‌تواند به هرطرف بچرخد. این توپ به سهولت قابل جابه جایی است و وزن توپ و صندوق آن حدود ۲۵۰ مثقال است‌.

مشهدی جعفر مدعی است که توپهای کهنه را می‌توان از ته برید و توپ مسلسل ساخت‌. که این کار هزینۀ تولید مسلسل را کاهش می‌دهد. در نمایشگاه بعضی علما و صاحبمنصبان کشوری و نظامی آن را امتحان کردند.

مفاخرالدوله رئیس کارگزاری آذربایجان آن اختراع را به رؤیت محمدعلی میرزا ولیعهد ‌رساند که مورد توجهش واقع شد. ولیعهد وعده داد که هنگام رفتن به تهران نمونه‌ای از مسلسل را به تهران ببرد و به شاه نشان دهد. ولی «‌بدیهی است در موقع تشریف‌فرمائی به دارالخلافه با آن مشغله‌ای که وجود مقدس از قبیل دستورالعمل به حکام و ولایات و اداره‌جات شهر و سرحدات و غیره در نظر مبارکشان نخواهد ماند این بود به سلامتی و میمنت تشریف فرمای دارالخلافه آن زمان گردیدند و توپ مزبور زینت‌بخش طاقچه اوطاق مخترع گردید».

مشهدی‌ جعفر ‌خیاطباشی ‌تبریزی پس از ساخت مسلسل با وجود تمام بی‌مهریها از پا ننشست و یک تفنگ ده تیری به نام عجم و باروتی مانند باروت فشنگ پنج تیر روسی را هم اختراع کرد.

ما ملت تقلب را از درستکاری فرق نمی‌دهیم

درباره سرنوشت مشهدی جعفر خیاطباشی تبریزی و باقی اختراعاتش اطلاع چندانی در دست نیست‌، فقط اینکه در شعبان ۱۳۲۴‌ق کوتاه مدتی پس از انقلاب مشروطه مقاله‌ای به امضای مشهدی جعفر خیاطباشی در حبل‌المتین به چاپ می‌رسد که او ضمن برشمردن معایب و مظالم مملکت می‌نالد که:

«افعال ما ملت نقل و مضحکۀ مجالس اروپائیان و غیره شده است‌، این است که ما ملت لگدکوب جمیع ملل روی زمین شده‌ایم‌، این است که ما ملت از سوزن تا چراغ از زنده تا مرده محتاج خارجه شده‌ایم‌، این است که ما ملت از عدم عقل و ثروت مملکت را با دست خود به خارجه تقدیم خودمان را فقیر کرده‌ایم‌، این است که ما ملت قابل هیچ‌گونه اختراع و صنایع نشده‌ایم‌،

«این است ما ملت به همدیگر امنیت نداشته به من چه را شعار خود کرده‌ایم‌، این است که ما ملت از گوش شنونده کر و از دیدۀ بیننده اعمی و از قلب مطمئن مریض هستیم‌، که نیک و بد را تشخیص نمی‌دهیم‌، این است ما ملت تقلب را از درستکاری فرق نمی‌دهیم و شرافت و وجدان نمی‌شناسیم که در بادیۀ حیرت سرگردانیم‌، این است که ما ملت برظالم مظلومیم و بر مظلوم ظالم‌. »

اگر اتحاد و اتفاق نورزیم و کبر و نخوت را کنار نگذاریم همین آش است همین کاسه
مشهدی جعفر پس از ذکر مصائبی که دامنگیر کشور شده به ارائۀ راهکار می‌پردازد و می‌نویسد که:

«این رفتار که ما ملت گرفته‌ایم اگر هزاران سال بردامن همت شاه و برهمت اولیاء دولت و برعلمای ملت چسبیده ملتجی شویم پر کاهی ثمر نخواهد بخشید مگر این که کلیه به جان و دل و از اعمال قبیحه و افعال فضیحۀ خودمان نادم و مطابق احکام الهی و اوامر محمدی و ائمۀ طاهرین رفتار و پیروی نکنیم اتحاد و اتفاق نورزیم کلمۀ مساوات را مجری نداریم کبر و نخوت را کنار نگذاریم دست اخوت به همدیگر ندهیم همین آش است همین کاسه.

«باید همه یک حال یک جهت به هیأت اجتماع با نهایت خضوع و خشوع رو به آستان مبارکۀ حضرت حجت ارواحنا فداه آورده استدعای استخلاص خودمان را از شر ظالمان نموده بدیهی است بدین حالت وخلوص نیت برگشت با آن حضرت عرایضمان مقرون به اجابت خواهد بود والا بعد از چند صباحی در زیر لگد اجحافات خارجه دچار هرگونه مذلت و خواری خواهیم گردید.‌» (حبل‌المتین‌، س ۱۴‌، ش ۸‌، صص۱۳- ۱۴‌)

شرح حال مشهدی جعفر خیاطباشی تبریزی حدیث تمام آن چیزهایی است که ایران را در سراشیب افول قرار داد و موجب دلسردی ایرانیانی شد که می‌توانستند چرخ های پیشرفت و آبادانی مملکت را به حرکت درآورند.‌

۲۷۲۲۰

منبع: خبرآنلاین