به گزارش خبرگزاری فارس از لنگرود، اسماعیل یکتایی لنگرودی شاعر آزاده و جانباز ۷۰ درصدی است که واژههای عشق و حوالی آن را با پنج حس خود لمس کرده است. نوشتن و سرودن، دو واژهای است که او با آنها زندگی میکند.
سختیهای شیرینی که او در دوران اسارت کشیده است، شعرهایی که در آن دوران میسروده و به آزادگان همرزم خود در اردوگاه میداده تا حفظ کنند، شروع طوفانی شاعر شدنش تلقی میشود.
از این نویسنده و شاعر انقلاب اسلامی تا به حال کتابهایی با حال و هوای دفاع مقدس و مضامینی از این دست منتشر شده است. البته وی پیش از این، خاطرات خود از روزهای اسارت و جنگ را در تعدادی از آثار با عناوین «بازداشتگاه تکریت ۱۱»، «عطر گل محمدی»، «زندگی ممنوع»، «پرستوهای مهاجر»، «خنده در اسارت» ،« تشنه شبنم» و «در اسارت یانکیها» منتشر کرده بود.
«مثل پرنده»، «در اسارت یانکیها»، «فرهنگ آزادگان»، «فرهنگ اعلام شهدای گیلان»، «رقص روی یک پا»، «نسیم شرقی و چهارفصل عشق» از دیگر آثار این هنرمند آزاده گیلانی هستند.
که کتاب «رقص روی یک پا» از جمله تألیفات حاج اسماعیل یکتایی، حاوی خاطرات شفاهی این آزاده لنگرودی است که از سوی حوزه هنری منتشر شد و به عنوان اثر ملی مورد تفقد مقام معظم رهبری و استقبال علاقهمندان نیز قرار گرفت.
اشعار عاشورایی و حماسی این شاعر در قالب غزل و مثنوی نیز به این نام هستند: «شوق رفتن»، «آیههای صبور»، «انتظار»، «نقطه عشق»، «رسم بندگی»، «عطرلاله»، «پرواز»، «آواز رهایی»، «حس پنجره» و «آتش پنهان».
این شاعر آزاده و نویسنده جانباز لنگرودی امسال این شعر را به ساحت قدسی ابی عبدالله الحسین(ع) معلم آزادگی و شرافتِ آزادگان جهان در اربعین حسینی تقدیم کرده و نام آن را "غربت خورشید" گذاشته است:
دوباره عشق، محبت، لحظههای بیبرگشت
دوباره شور، هیاهو، ماجرای بیبرگشت
صدای هل من معین، نوای غربت خورشید
مرا که واهمهای از انتهای بی برگشت
سکوت بود و شقایق، صدای چِک چِک شمشیر
تمام حنجرهها بود باصدای بیبرگشت
مرا به کربلا اگر میبرد به زیبایی
قدم قدم، و عشقی، و ردپای بیبرگشت
چه عطر خوشی داشت وقتی به ناگهان آمد
کنار من و ؛ آن یار و آشنای بیبرگشت
ببر که چله نشین غریب کوی توام!
کبوترانه دلی، به یک ناکجای بیبرگشت
پایان پیام/۸۴۰۰۷
منبع: فارس