خبرگزاری فارس ـ گروه سینما ـ سجاد رضایی مقدم: امروز فضای فرهنگی ـ هنری کشور نیازمند اتفاقات و تولیداتی پویاست که بیش از قبل بتوانند بیانگر سخنان روز جامعه و البته دغدغههای جامعه ایرانی اسلامی باشند، آثاری که به این راه نمیروند مگر با دغدغهمند بودن کارگردان و سازندههایشان که بخواهد حرف روز بزند و تمامی حواشی آن را هم بپذیرد.
نسلی جوان از سینماگران که اتفاقا دغدغه انقلاب اسلامی را هم دارند در این سالها آثار خوبی را روانه پرده نقرهای کردهاند، افرادی چون هادی حجازیفر، امیرعباس ربیعی و یا حسین دارابی که این روزها سینمایی «مصلحت» را روی پرده دارد.
حسین دارابی، کارگران جوان و با انگیزهای است که با وجود تمام چالشها در تلاش است تا بتواند دغدغههایش را در قاب دوربین به تصویر بکشاند. دغدغههایی که حساسیتزا هستند و گاه دردسرساز! مثل اتفاقی که برای فیلم سینمایی «مصلحت» رخ داد و با وجود آنکه در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر نامزد ۷ سیمرغ بلورین شد و توانست دیپلم افتخار بهترین کارگردان اول را دریافت کند ۳ سال مهر توقیف بر پیشانی این فیلم خورد، اما چنین چالشهایی باعث نشد تا دارابی به ادامه فیلمسازیاش نپردازد و سراغ موضوعات حساسیت برانگیز نرود.
به طوری که در کارنامهاش فیلم سینمایی «هناس» را دارد که به گفته خودش نزدیک اکران در چهلمین جشنواره فیلم فجر نیز دچار دست اندازیهایی شده بود که توانست آنها را برطرف کند و فیلمش را به جشنواره برساند. به بهانه اکران فیلم سینمایی «مصلحت» پس از ۳ سال توقیف با حسین دارابی به گفتوگو پرداختیم. این فیلم داستان آیتالله مشکاتیان به عنوان یکی از مقامات بلندپایه قوه قضاییه را روایت میکند که پسرش در درگیری خیابانی دهه شصت مرتکب قتل میشود. مصلحت اطرافیان آیتالله این است که فرزندش را مقصر جلوه ندهند و مانع از اعدام او شوند. فرهاد قائمیان، وحید رهبانی، نازنین فراهانی، مهدی حسینینیا، مجید نوروزی، امیر نوروزی، سهیبانو ذوالقدر و … در «مصلحت» بازی کردهاند؛ فیلمی که موضوعش چندبار نامش را هم تغییر داد.
در ادامه مشروح این گفتوگو را مشاهده میکنید:
فارس: ایده ساخت فیلم «مصلحت» چطور در ذهن شما کلید خورد؟
قبل از شروع فیلم سینمایی «مصلحت» دو کار دیگر را دست داشتم که متاسفانه به سرانجام نرسید. در همین فضای ناامید چند طرح و فیلمنامه به من پیشنهاد شد که یکی از آنها «مصلحت» بود و از ایده آن خیلی خوشم آمد. سپس روی آن کار کردم و فضای کار را آنطور که دوست داشتم طراحی کردم. احساس کردم حرفی که قرار است در «مصلحت» زده شود حرف به روزی است و چالش جذابی دارد. برای همین هم توانست من را درگیر خودش کند.
فارس: آیا داستان اعدام پسر یک آیتالله، واقعی است؟
خیر، کل داستان برگرفته شده از تخیل است.
فارس: زمان نوشتن فیلمنامه چه ملاحظاتی وجود داشت؟ چند بار بازنویسی شد تا به نسخه نهایی برسید؟
این طرح از همان ابتدا معلوم بود که میتواند طرح بحث برانگیزی باشد. البته هیچ وقت فکر نمیکردم فیلم ۳ سال توقیف شود. فکر میکردم تا حدودی ملاحظات و حساسیتهایی بابت آن وجود داشته باشد که با صحبت حل شود.به نظر من حرف فیلم خیلی روشن است؛ اما بیشتر دوست داشتم قصه قوام داشته باشد و محتوای آن را تقویت کنم، خوش ریتم باشد، جذابیتهای پلیسی آن خوب از آب دربیاید و… تا برای مخاطب جذاب باشد. برای همین روی فیلمنامه برای آنکه به نسخه نهایی برسد خیلی کار شد و بارها بازنویسی در آن صورت گرفت.
فارس: مراحل پیش تولید، انتخاب لوکیشن، فضاسازی به چه صورت و در چه مدت زمانی پیش رفت؟
خیلی زمان گذاشتیم. چون میخواستیم فیلمی درباره دهه ۶۰ بسازیم و از آنجایی که در تهران فضا تغییر کرده؛ لوکیشنها به شدت محدود است. ضمن اینکه میخواستیم کار خوش رنگ و لعاب باشد و از فیلمهایی که تا کنون در این دهه ساخته شده است کاملا متفاوت باشد و از فضای خاکستری و تخت معمولی که تا به امروز ساخته شده فاصله بگیرد.
لذا هم خود من به عنوان کارگردان و هم فیلمبردار و طراح صحنه باهم بسیار صحبت میکردیم. من به آنها میگفتم چه چیزی از این فیلم میخواهم به نمایش درآورم و آنها تلاش میکردند خود را به تصورات و خواستههای من نزدیک کنند. اکنون که فیلم ساخته شده راحت میتوانم درباره آن صحبت کنم؛ اما آن زمان که هنوز کلید کار خورده نشده بود برایم بسیار مبهم بود و هر تصمیمی ریسک بزرگی به حساب میآمد. این دغدغه را داشتیم که نکند مخاطب نتواند با چنین اثر و فضایی ارتباط برقرار کند و آنچه به عنوان دهه ۶۰ میخواهیم به نمایش درآوریم آنطور که مخاطب بپذیرد نباشد.
فارس: انتخاب بازیگرها به چه صورت انجام گرفت؟ آیا از همان ابتدا گزینههای انتخابیتان همین بازیگرهایی بودند که در حال حاضر آنها را روی پرده سینما میبینیم؟
برای انتخاب بازیگر با چند مشکل مواجه بودم. معمولا فیلمی که دارای فضای سیاسی است هر بازیگری راغب به بازی نیست. نکته دیگر به این موضوع برمیگشت که چون «مصلحت» کار اول من بود بسیاری به من به عنوان کارگردان اعتماد نداشتند. مخصوصا که این کار یک کار سخت و سیاسی بود و در نهایت میتوانست یک کار کاملا شعاری نیر از آب دربیاید.
اما وقتی به بازیگرهای نهایی رسیدم که پذیرفتند در فیلم من بازی کنند با توجه به صحبتهایی که با آنها انجام میدادم و انگیزهای که در من به عنوان کارگردان اولی میدیدند به من اعتماد کردند. بازیگرها بسیار با انگیزه بودند و برای همین تجربه خوبی با هم داشتیم و وقتی باهم درباره نقشها صحبت میکردیم و سر نقشها با هم بحث میکردیم به ایدههای خوبی میرسیدیم. به دلیل همین اعتمادی که به من داشتند توانستم از هنرشان استفاده کنم و فکر میکنم به جمع بندی خوبی هم رسیدیم. در کل میتوانم بگویم که گروه بسیار خوبی چه در بخش بازیگری و چه در بخش عوامل پشت صحنه در کنار خودم داشتم.
فارس: وحید رهبانی، مجید نوروزی و مهدی حسینینیا بازیگرانی هستند که در زمان ساخت فیلم «مصلحت» آنقدر که امروز شناخته شده هستند، معروف نبودند. هرچند بازیگران خیلی خوبی هستند مخصوصا حسینینیا که تیپ و شخصیتهای متفاوتی را بازی کرده است. آیا از ابتدا این سه بازیگر ویژگی خاصی داشتند که آنها را برای این سه نقش انتخاب کرده بودید؟ یا در زمان پیشتولید به این نتیجه رسیدید این سه میتوانند گزینههای خوبی باشند؟ آیا هدف خاصی داشتید که به جز فرهاد قائمیان از بازیگران غیر چهره استفاده کنید؟
من وقتی به این بازیگرهایی که نام بردید پیشنهاد حضور در فیلمم را دادم و با آنها صحبت کردم در درونشان انگیزه بالایی میدیدم. در این بین نیز متوجه شدم چقدر آدمهای توانمندی هستند. قبل از انتخاب بازیگرها نیز وقتی با کارگردانها با تجربهتر صحبت میکردم و از آنها مشورت میگرفتم به من میگفتند از بازیگرهایی در کارهایم استفاده کنم که انگیزه کافی برای بازی کردن داشته باشند.
من این انگیزه را درون بازیگرهایی که انتخاب کردم دیدم و متوجه شدم چقدر برای نقشهایی که در نظر گرفتهام خوب هستند. مهدی حسینینیا بازیگری بود که برای رسیدن به نقشاش بسیار وقت گذاشت. از وحید رهبانی مطمئن بودم میتواند از پس نقشی که برایش انتخاب کردهام بربیاید. با وجود آنکه برای شخصیتی که در نهایت مهدی فریضه انتخاب شد بازیگرهای زیادی را در نظر داشتم متوجه شدم ایشان میتواند نقشی که میخواهم را به خوبی ایفا کند.
از مجید نوروزی نیز بازیهای زیادی دیده بودم و نقشی که قرار بود بازی کند آسان نبود. یک سکانس بسیار سختی داشت که میتوانست بسیار بد بازی شود؛ اما مجید نوروزی به خوبی از عهده نقشاش برآمد. من فکر میکنم علت این موضوع به این خاطر بوده که ما زیاد با هم صحبت میکردیم. همین صحبتها، کاری کرد تا به مرور متوجه شوم این بازیگرها میتوانند نقشها را آنطور که میخواهم بازی کنند. یعنی به مرحلهای میرسیدم که مطمئن میشدم اصلا نقش مال همین بازیگر است. به یاد دارم تئاتر لانچر از امیر نوروزی را در همان روزهای پیش تولید دیده بودم و در همان زمان اطمینان پیدا کردم که امیر نوروزی برای همین نقشی که در نظر دارم ساخته شده است.
فارس: چون قرار بوده یکی از نامهای انتخابی فیلم «مصلحت»، «پدری» باشد؛ اما در قصه کلنجار و ریاضت پدری که دارای مسئولیت مهمی است و قرار است برای پسرش اتفاق خوبی رخ ندهد را نمیبینیم. بالاخره تصمیم دشواری است و هر کسی نمیتواند در این شرایط به درستی تصمیم بگیرد و مصلحت خودش را به عنوان یک پدر در نظر نگیرد. چرا به این بخش بیشتر پرداخته نشده بود؟ در فیلم بیشتر تلاش وحید رهبانی دیده میشود و بازی احساسی از فرهاد قائمیان به عنوان یک پدر را شاهد نیستیم.
به دلیل درام فیلم نمیتوانستیم به این موضوع چندان پر و بال بدهیم. تنها در همان ابتدای فیلم به آیتالله مشکاتیان نزدیک میشویم تا رابطه نزدیک پدر و پسری را نشان دهیم. چون مخاطب را داریم بازی میدهیم و برای او یک ایهام، سوال و سوءتفاهم ایجاد میکنیم که اگر بیشتر از این به کاراکتر نزدیک میشدیم ممکن بود آن شخصیت را لو بدهد و دستمان خوانده شود. لذا باید از او دور میشدیم و این بخش قصه را با شخصیت وحید رهبانی پیش میبردیم. البته آن رنج پدرانه را نیز میدیدیم جذاب میشد؛ اما با این کار آن جذابیت ایهامی که مخاطب را با آن بازی دادهایم از بین میرفت. با این وجود در همان سکانس پایانی آنچنان عذابی را شخصیت آیتالله مشکاتیان تحمل میکند و میبیند که به نظرم تمام نبودنهایش را در فیلم جبران میکند.
فارس: حضور مادرانه همسر آیتالله مشکاتیان ـ که سهی بانو ذوالقدر نقش او را بازی میکرد ـ نیز در این فیلم دیده نشد و بیشتر در نقش همان همسر یک فرد عالی مقام بود. آیا این موضوع نیز از جانب شما به عمد در نظر گرفته شده بود که میزان مادرانگی در این نقش چندان ملموس نباشد؟
بالاخره این موضوع را بگویم که این فیلم یک فیلم سینمایی است و نمیشود به تک تک کاراکترها پرداخت. ما داریم درباره یک فیلم سینمایی صحبت میکنیم که زمان کوتاهی برای آن وجود دارد و نمیتوان وارد شخصیتها شد. قصه این فیلم هم قصه آیت الله مشکاتیان و پسرش است نه مشکاتیان و خانوادهاش. آن سکانسی که همسر آیتالله مشکاتیان در مقابلش میایستد هم سکانس بسیار مهمی است. در هر صورت ایدهای که شما به آن اشاره میکنید هم ایده زیبایی است و اگر سریال بود حتما این کار را میکردم و وارد شخصیتها میشدم. شاید لحظاتی که با پسرشان هستند را مفصلتر میگرفتم یا حتی قصه دختران آیتالله مشکاتیان را بیشتر باز میکردم اما نمیتوانستم. به همان اندازهای که بتوانم قصهام را روایت کنم و سکانسهای اصلیام را به نمایش درآورم تلاش خودم را کردم و نمیشد بیشتر وارد شخصیتها شوم هر چند حرف شما هم درست است و شاید میتوانست جذابتر هم باشد.
فارس: با وجود دیده شدن فیلم سینمایی «مصلحت» در جشنواره فیلم فجر و نامزد شدن برای دریافت ۷ رشته سیمرغ و برنده شدن دیپلم افتخار بهترین کارگردان اولی، این فیلم دچار توقیف شد. اگر بخواهید این ماجرا را مرور کنید و بگویید چطور شد بعد از ۳ سال بالاخره از سد توقیف عبور کرد، چه خواهید گفت؟
تعابیری از فیلم باعث توقیف آن شده بود که عجیب بود، ما هم با چند نفر در قوه قضائیه گفتوگو کریم و سوء تفاهم حل شد
من هم دلیل این توقیف را نمیدانم. فقط میتوانم بگویم متاسفانه کماطلاعی از فرهنگ و سینما معضلاتی هستند که وجود دارد. حتما قوه قضاییه کارشناسانی دارد که آنها فیلمها را بررسی میکند و بعد اطلاعاتی میدهند که باعث میشود کارهای ساخته شده دچار چالش شوند. برداشتهایی از فیلم میشود که اصلا وجود ندارد. بالاخره این افراد تصمیمگیر هستند و مشاورههایشان به عنوان معتمد قوه قضاییه مسیر برخی کارها را تغییر میدهد. تعابیری از فیلم شده بود که خیلی عجیب و غریب بود و همین عجیب بودنها کاری کرد اکران فیلم ۳ سال به تعویق بیافتد. در این مدت با آدمها و فضاهای مختلف مذاکرات صورت گرفت. یکسری جوانتر در قوه قضاییه پیدا کردیم که آدمهای باسوادتر و مطلعتری در حوزه فرهنگ و سینما بودند. همانطور که دیدید فیلم اکران شد و آن سوء برداشتها از آن نشد. شخصا با مخاطبهای عام بسیاری نشسته و فیلم را دیدیم با حال خوب و حس خوب از سینما بیرون آمدند؛ چون شیرینی عدالت را با تمام تلخی فیلم چشیدند. حداقل 40ـ30 فیلم کوتاه ساختهام و مخاطبهای زیادی دیدهام. بالاخره این شناخت را داشتم که قرار است مخاطب از فیلم چه برداشتی کند.
فارس: تجربه نشان داده فیلمهایی که مهر توقیف میخورند و سالها بعد از توقیف بیرون میآیند تاریخ مصرف شان گذشته است. نظر خودتان چیست؟ اگر موضوع فیلم تاریخ مصرف داشت باعث بی انگیزه شدن شما در ادامه راه میشد؟
مجبورم بهترین سالهای عمرم را بجنگم فقط به این خاطر که بتوانم فیلمم را به اکران برسانم در صورتی که میتوانستم در همین مدت زمان فیلم بسازم
خیر به هیج عنوان. قطعا بهترین سالهای عمرم که باید صرف کار میشد از بین میرود؛ اما مجبورم بهترین سالهای عمرم را بجنگم فقط به این خاطر که بتوانم فیلمم را به اکران برسانم در صورتی که میتوانستم در همین مدت زمان فیلم بسازم. بالاخره این موضوعات هم بخشی از راه ماست و باوجود تمام سختیها و اذیتهایی که وجود دارد سعی کردیم خودمان را به روز نگه داریم. کسانی که باعث این توقیفها میشوند نیز مسئول هستند. عمرهایی که از ما به این دلایل تلف شده و میتوانستیم در خدمت انقلاب باشیم و درباره موضوعات متنوع آن، فیلمهای بیشتری بسازیم. به هر حال ما راهمان را ادامه میدهیم و امیدوارم گامهای بهتری در این مسیر برداریم. قانون دنیا همین است که باید درون آن سختی کشید و جنگید و کار را پیش برد.
کارگردانهایی که برادریشان را ثابت کردهاند و حسن نیتشان مشخص است؛ چرا روی ساختهشان، مهر توقیف میخورد؟ به ویژه آن که گاهی نهادهای دولتی سرمایهگذار این فیلمها هستند. مانند «مصلحت» که سازمان اوج و حوزه هنری و در آن حضور دارند؛ اما از یک نهاد همسو همچون قوه قضاییه توقیف میشود. به نظر شما این یک چرخه معیوب نیست که کارگردان و فیلمساز را با خود درگیر میکند؟
بالاخره این چرخه باید اصلاح شود. من برای هر فیلمی که میخواهم بسازم باید خودم را ثابت کنم که هر کاری میکنم برای مصالح کشورم کار میکنم و نیت سویی ندارم. باید ثابت کنم من سینما را آنقدر بلد هستم که بدانم حرفی نباید بزنم که علیه آرمانها و اصول باشد. بر فرض من اشتباه و خطا کنم دیگر حوزه هنری و سازمان اوج که سابقه شان روشن است که خطا نمیکنند. تا کی باید ارگانی، صنفی، وزارت خانهای، سازمانی و… بیاید و بگوید از فلان فیلم فلان برداشت سو میشود پس آن را توقیف کنید یا اجازه ساخت آن را بگیرید!
بالاخره جایی مانند وزارت ارشاد و سازمان سینمایی به وجود آمدهاند تا این موارد را حل و فصل کنند. به نظر من به قانون عمل نمیشود که چرخه معیوب ایجاد میشود. قانون میگوید وقتی وزارت ارشاد به فیلمی اجازه ساخت میدهد یعنی از طرف اصناف، ارگانها و سازمانها نماینده است تا مجوز بدهد. وقتی مجوزی داده میشود کسی نمیتواند اعتراض کند. چنین موضوعی برای خیلی چیزها رعایت میشود. مثلا وقتی قوه قضاییه یک حکم برای یک متخلف، سازمان، جایگاه و… میدهد همه به آن تن میدهند. وقتی شهرداری مجوز برای ساخت و ساز میدهد همه آن را قبول میکنند؛ اما وقتی نوبت به سینما میرسد همه درباره آن اظهار نظر میکنند و ادعا میکنند باید درباره آن نظر بدهند. همین میشود که خیلی از فیلمها ساخته نمیشود یا اگر ساخته شود هرگز اکران نمیشود. در صورتی که برای ساخت یک فیلم، لحظه لحظه عمرم را گذاشتهام. تکههایی از وجودم را کندم. نه من بلکه خیلی از سازندگان و عوامل فیلمساز اینطور هستند. اما به راحتی درباره آن قضاوت میشود تصمیمگیری میشود و کنار گذاشته میشود.
بهنظر من به قانون عمل نمیشود که چرخه معیوب ایجاد میشود. قانون میگوید وقتی وزارت ارشاد به فیلمی اجازه ساخت میدهد یعنی از طرف اصناف، ارگانها و سازمانها نماینده است تا مجوز بدهد. وقتی مجوزی داده میشود کسی نباید اعتراض کند
این تصمیم را وزارت ارشاد یا خود حوزه هنری میگرفت من دلم نمیسوخت. چون اینها آشنای فن هستند و کسانی هستند که به دلیل تجربه فیلمسازی آن را متوجه میشوند. برای همین با اینها میشود تعامل کرد. بالاخره در دل کار هستند و حرف هم را بهتر میفهمیم. حتما اختلاف نظرهای جدی وجود دارد اما میشود وارد مذاکره تخصصی شد. وقتی با اهل فن نباشد و گفتگویی صورت نگیرد کار به بن بست میخورد. کار قبلی من که قبل از ساخت فیلم سینمایی «مصلحت» بود دقیقا دچار همین مشکل شد.
فیلمی که درباره یک موضوع به شدت حساس، مهم و حیاتی بود که به همین دلایل، اعمال نظرها و حساسیتها کار به بن بست خورد و هیچ وقت به سرانجام نرسید. امیدوار هستم این چرخه یک روز اصلاح شود. به نظر من اصلاح هم، زمانی صورت میگیرد که همه یاد بگیریم به قانون احترام بگذاریم. قانونی که وزارت ارشاد را موظف به این کار کرده به آن تن دهیم حتی اگر به سلیقه ما نخورد به آن پایبند باشند.
فارس: شما بعد از ساخت «مصلحت» سراغ فیلم دیگرتان «هناس» رفتید و باز هم خودسانسوری نکردید و از مسئولانی که در برههای از زمان از دانشمندان هستهای حمایت نمیکردند، انتقاد کردید. در این فیلم هم یک نگاه درست و بیطرف به سوژه داشتید که بسیار خوب است. آیا نگران نشدید که ممکن است جلوی اکران این فیلم هم گرفته شود؟
چرا باید ۱۰ سال از ترور دانشمندان هستهای بگذرد؛ اما فیلمی دربارهشان ساخته نشود؟ چرا نباید درباره عدالتی که این همه دربارهاش حرف زده میشود و بابت آن شهید دادهایم و مردم به خاطرش انقلاب کردهاند فیلم ساخته شود؟ برای همین با تمام سختیها سراغش میرویم چون برایمان دغدغه است
نگران بودم که باعث شد نتوانم آن را پیچیدهتر بسازم. چون خیلی دوست داشتم وارد زندگی کاری داریوش رضایینژاد شوم؛ اما متاسفانه از یک طرف اطلاعاتی در دست نبود و از طرف دیگر ممکن بود حساسیتها خیلی بیشتر شود و حکایت فیلم «مصلحت» در «هناس» نیز تکرار شود. برای همین کل فیلم را بردیم به سمت زندگی شخصی او و از زاویه دید همسر ایشان به مسئله نگاه کردیم تا کمتر دچار مشکل شویم. البته فیلم باز هم دم جشنواره داشت به مشکلاتی میخورد که خدا را شکر حل شد و به جشنواره رسید. ما به عنوان فیلمساز سوژههایی برایمان مهم میشود و با تمام دردسرهایی که دارد و میدانیم باز هم سراغش میرویم. چون میدانیم باید این حرف زده و این فیلم ساخته شود. چرا باید ۱۰ سال از ترور دانشمندان هستهای بگذرد؛ اما فیلمی دربارهاش ساخته نشود. چرا نباید درباره عدالتی که این همه دربارهاش حرف زده میشود و بابت آن شهید دادهایم و مردم به خاطرش انقلاب کردهاند فیلم ساخته شود. باید درباره آنها حرف زده شود و برای همین با تمام سختیها سراغش میرویم چون برایمان دغدغه است و قصهاش برایمان جذاب است. لذا همین که فیلم ساخته میشود و مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند و متوجه بازخوردها میشوم تمام خستگی از تنم بیرون میآید. همین که میبینم تماشاچی با یک حال خوب از سینما بیرون میآید، برایم به لذتی تبدیل میشود که قابل وصف نیست.
فارس: آیا همین مسیر را ادامه دهید؟
مسیر من همین است. نکات مهمی که برایم دغدغه هست را دوست دارم دربارهاش حرف بزنم. فیلم بعدی که نمیتوانم دربارهاش صحبت کنم؛ به هر حال سوژه مهمی دارد که من به شدت قصهاش را دوست دارم و کار متفاوتتر از این فضاهایی است که درباره آنها فیلم ساختهام اما باز هم بیربط نیست. امیدوارم بتوانم این راه را همچنان ادامه بدهم.
پایان پیام/
منبع: فارس