اخیرا اظهارنظر یک استاد جمعیتشناس دانشگاه تهران درباره مهاجرت ۱۱۵ نفر از یک روستا خبرساز شد. اما این خبر چقدر واقعیت دارد و تا چه حد درباره دیگر روستاها قابل تعمیم است؟
به گزارش مشرق، «رسول صادقی» دانشیار گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران در نهمین کنگره انجمن روانشناسی ایران که اواخر آبانماه برگزار شد، با بررسی ابعاد اجتماعی مهاجرت گفته بود: در برخی از مناطق کشور با بحثی تحت عنوان فرهنگ مهاجرت مواجه هستیم. در شهرستان درهشهر در استان ایلام روستایی را میتوانم مثال بزنم که ۱۱۵ نفر از جوانان آنها به استرالیا رفتهاند. ۴۰ نفر از این جوانان که نتوانستند مهاجرت کنند، سال ۲۰۱۵ به صورت غیرقانونی به اروپا رفتند. این روستا اکنون تقریبا ترکیب زنانه دارد.
در خصوص تداوم مهاجرت، نقش شبکههای اجتماعی (دوستی و خویشاوندی) و فرهنگ مهاجرت به ویژه در اجتماعات کوچک و روستایی اهمیت زیادی دارد که در کشور ما کمتر به آن پرداخته شدهاستورای واکنشهایی مانند تکذیب فرماندار درهشهر، برخی رسانهها از سخنان او نتیجه گرفتند که «مهاجرت به روستاها هم کشیده شده» و مسائل سیاسی منشا این پدیده بوده است. این در حالی است که اولا بازه زمانی آن مربوط به یک دهه قبل بوده و دیدگاه این استاد بیش از آنکه به عوامل سیاسی مهاجرت اشاره داشته باشد، به نقش فرهنگ مهاجرت و شبکههای روابط دوستی و خویشاوندی افراد در تشدید مهاجرت پرداخته است.
توضیحات تکمیلی این استاد دانشگاه درباره «تاثیر شبکههای روابط اجتماعی بر شکل گیری فرهنگ مهاجرت» را در ادامه میخوانید:
اخیراً مطلبی از بنده در خصوص «مهاجرت از یک روستای ایلام به استرالیا» که در یک همایش علمی به عنوان نمونه بارزی از نقش شبکههای اجتماعی و خویشاوندی در مهاجرت از اجتماعات کوچک و روستایی، به آن اشاره شد، در خبرگزاریها و رسانههای اجتماعی نشر و بازنشر یافت. برای پرهیز از تعمیمهای منطقهای و ملی و جهت روشن شدن اذهان عمومی لازم است به نکات زیر اشاره کنم:
دکتر رسول صادقی دانشیار گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران
تاثیر شبکههای مهاجرتی و تعاملات اجتماعی بر شکل گیری مهاجرت
روستای مورد اشاره روستای آبهرپایین در شهرستان بدره ایلام است که با تغییر تقسیمات کشوری از شهرستان درهشهر جدا شده است و مهاجرت مورد اشاره نیز مربوط به بازه زمانی دهه ۹۵-۱۳۸۵ است.
این روستا نمونه بارزی از اثرگذاری شبکههای مهاجرتی و شکلگیری فرهنگ مهاجرت است. در سطح بینالمللی نیز نمونههای متعددی از این دست وجود دارد. برای مثال، میتوان به برخی مناطق روستایی در فوجیان چین، حیدرآباد هندوستان، و مناطقی در کشورهای فیلیپین، مکزیک، ترکیه، رومانی و … اشاره کرد.
بیشتر مطالعات حوزه مهاجرت در ایران به دنبال توضیح و تبیین دلایل شکلگیری مهاجرت بودهاند و در این راستا بر مجموعهای از عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیط زیستی تاکید داشتهاند. اما شرایطی که مهاجرت را آغاز میکند ممکن است با شرایطی که آن را تداوم میبخشد کاملاً متفاوت باشد.
در خصوص تداوم مهاجرت، نقش شبکههای اجتماعی (دوستی و خویشاوندی) و فرهنگ مهاجرت به ویژه در اجتماعات کوچک و روستایی اهمیت زیادی دارد که در کشور ما کمتر به آن پرداخته شدهاست.
مهاجران اولیه (پیشگامان) هرچند در ابتدا بر اساس ویژگیهای جمعیتی، ترجیحات و محدودیتهای ساختاری و محیط اجتماعی- اقتصادی، اقدام به مهاجرت میکنند اما با گذشت زمان این تصمیمات به ساختارهای درون محیطی (یعنی شبکهها و روابط اجتماعی) بازمیگردد و آنها را به گونهای تغییر میدهد که مهاجرت بیشتر را تشویق می کند.
بعد از شکلگیری جریان مهاجرت (چه داخلی و چه بین المللی) یکی از مهمترین عوامل تداوم و شدت آن، وجود شبکههای مهاجرتی و تعاملات اجتماعی است که خود محصول روابط مهاجران قبلی با مهاجران بالقوه است.
شبکه روابط خویشاوندی و دوستی باعث به وجود آمدن زنجیره مهاجرتی میشود و ادامه این روند، منجر به مهاجرت بیشتر و شبکههای جدیدتر و حتی شکلگیری فرهنگ مهاجرت میشود.
افراد در یک اجتماع کوچک (مانند یک روستا) به یکدیگر پیوند و گره خوردهاند؛ به این معنی که تصمیم مهاجرت آنها میتواند بر سایرین نیز اثرگذار باشد. از این رو، از شبکه روابط اجتماعی و خویشاوندی به عنوان چسب مهاجرت یاد میشود زیرا شبکههای فراملی به شکل قدرتمندی مهاجرت را شکل میدهند.
به دلیل شکل گرفتن شبکههای روابط دوستی و خویشاوندی، مهاجران همشهری- همروستایی، عمدتا در محلهها و مناطق خاصی نیز در کنار هم ساکن میشوند
شبکهها، ارتباط دهنده مهاجران قبلی، مهاجران بالقوه و غیرمهاجران در مبداء و مقصد از طریق پیوندهای خویشاوندی، دوستی و منشاء اجتماعی مشترک (نظیر همشهری یا هم روستایی) هستند. پس از خروج اولین مهاجران، هزینههای مهاجرت برای مهاجرت احتمالی دوستان و اقوام باقی مانده در مبداء، به میزان قابل توجهی کاهش مییابد.
با کاهش هزینهها، افراد جدیدی از جامعه مبداء، تشویق به مهاجرت میشوند. در ادامه این چرخه، تعداد افراد دارای شبکهای از مهاجران افزایش و گسترش مییابند که تقریباً همه خانوادهها ارتباط نزدیکی با فرد یا افرادی که تجربه مهاجرت دارند، پیدا میکنند.
هنگامی که تعداد این تعاملات و ارتباطات با مهاجران در منطقه مبدأ به سطح بالایی برسد، مهاجرت به خودی خود تداوم مییابد و در این شرایط، مهاجرت ساختار اجتماعی خاصی را برای حفظ خود ایجاد میکند.
همچنین، شبکههای روابط دوستی و خویشاوندی از این طریق نه تنها بر تسهیل جریانهای بعدی مهاجرت، بلکه بر مناطقی که مهاجران نیز عمدتاً به آنجا نقل مکان میکنند نیز تاثیرگذار است. به همین دلیل است که مهاجران همشهری- همروستایی، عمدتاً در محلهها و مناطق خاصی نیز در کنار هم ساکن میشوند.
عادیسازی مهاجرت و شکلگیری فرهنگ مهاجرت
از سوی دیگر، به درازا کشیدن این روند، میتواند به عادیسازی مهاجرت منجر شود و نوعی فرهنگ مهاجرت را شکل دهد. رفتار مهاجرتی معمولاً تحت تأثیر زمینه اجتماعی و فرهنگی است که از آن سرچشمه میگیرند یا به آن تعلق دارند. در این شرایط، مهاجرت، توسط ارزشگذاری های فرهنگی و استراتژی های ترجیحی تقویت میشود.
تصویری از شهرستان بدره در استان ایلام
با گذشت زمان، مهاجرت در مناطق و اجتماعات کوچک به طور فزایندهای به یک رفتار هنجاری تبدیل میشود و انتظار اجتماعی بر این میشود که جوانان به عنوان یک آیین گذار به بزرگسالی، مهاجرت کنند. برای مثال، در مناطقی از مکزیک، مهاجرت بینالمللی چنان هنجاری شده که از جوانان «انتظار» دارند در مقطعی از زندگی خود در ایالات متحده زندگی و کار کنند و مهاجرت، به ویژه برای مردان بخشی عادی از مسیر زندگی شده و نشاندهنده گذار به بزرگسالی است. بنابراین، در فرهنگ مهاجرت، منابع و اطلاعات مهاجرتی میتواند به افراد بدون دسترسی مستقیم به شبکه های مهاجر نیز سرایت کند.
حضور مهاجران غایب و تقلید رفتار مهاجرتی
در اجتماعاتی که فرهنگ مهاجرت شکل میگیرد هر چیزی انسان را به یاد مهاجرت میاندازد؛ به این معنا که مهاجرت روندی است که مردم اغلب در آن شرکت میکنند. به عبارت دیگر، اکثر افراد در حال صحبت درباره افراد مهاجرت کرده یا اندیشیدن و یا اقدام به مهاجرت هستند.
ماهیت بحث فرهنگ مهاجرت این است که در آن مهاجران غایب، همیشه در زندگی اجتماعی، اقتصاد و فرهنگ محلی حضور دارند و افراد ساکن در مبدأ، مهاجرانی را مشاهده میکنند که از نظر اجتماعی با آنها در ارتباط هستند و به دنبال تقلید رفتار مهاجرتی آنها هستند.
مردمان چنین جوامعی، با به کارگیری راهبردهای متفاوت -از تشویق تا تنبیه اجتماعی، از تصورات دوگانه بهشت- جهنمی و از نخبه و قهرمانسازی مهاجران تا ترسو و تنبل خواندن غیرمهاجران- سعی بر آن دارند که مهاجرین بالقوه را آماده مهاجرت کنند.
برای مثال، در استان فوجیان چین، والدین اغلب به این واقعیت افتخار میکنند که فرزندان و اعضای خانواده آنها به خارج از کشور مهاجرت کرده اند. آنها اطلاعات مربوط به وجوه ارسالی توسط مهاجران را برای تقویت حس غرور خود از طریق شبکه های اجتماعی مجازی به اشتراک میگذارند.
این امر، خود به نوعی باعث تشویق افراد بیشتر به مهاجرت شده است. از این رو، در اجتماعات کوچک روستایی، به طور عام، شبکه روابط دوستی و خویشاوندی در فرایند مهاجرت نقش مهمی دارد اما در برخی مناطق روستایی، به صورت موردی و بدون تعمیم شاهد شکل گیری فرهنگ مهاجرت هستیم.
منبع: مشرق نيوز