به گزارش خبرگزاری فارس از رودسر، غلامرضا یحییپور، آموزگار دبستانی است در روستای نرماش اشکور شهرستان رودسر است که با شوقی زیبا و علاقهای وصف ناشدنی به دانشآموزان یک مدرسه دورافتاده تدریس میکند.
این معلم فداکار میگوید: «مشکلات روستا و وعده وعیدهای مسؤولان در سالهای اخیر باعث شده بود همیشه انتظار را در چشمان کودکان روستایی ببینم و آنها امکانات روز دنیا را در گوشی پدر و مادرشان یا تلویزیون خانه خود میبینند ولی داشتن حداقلها برایشان آرزو شده بود.
آقا غلامرضا یک روز ایدهای به ذهنش رسید و در یکی از روزهای کلاس به دانش آموزانش گفت: «اگر خواستهای از فرماندار داشته باشید چه برایش مینویسید؟ هرچیزی که به فکرتان میرسد برایم بنویسید تا من آن را به فرماندار برسانم.»
وقتی بچه ها نامهها را آوردند، آقای معلم دید؛ بچهها روی چند کاغذ مچاله شده نوشتهاند و از چهرههایشان پیدا بود که امیدی به آمدن فرماندار ندارند. آقا غلامرضا که این شرایط را دید ناراحت شد و راه دیگری را امتحان کرد.
او میگوید: «نامهها را بهشان برگرداندم و به همه کاغذ تازهای دادم که دوباره بنویسند. بچه ها در خانه مطالب را نوشتند و روز بعد نامهها را به من تحویل دادند.»
نامه بچهها برای فرماندار رودسر
بعد هم آقا معلم مهربان، ضمیمهای به نامههای بچهها اضافه کرد و با هماهنگی مسؤول دفتر فرماندار شهرستان به دیدار آقای فرماندار رفت و نامه بچهها را رساند.
به گفته این معلم خلاق، روز گذشته پس از گذشت ۲ هفته از آن داستان و نامه بچهها، فرماندار رودسر به روستا رفت و سراغ بچههای مدرسه را از اهالی روستا گرفت.
دیدن فرماندار شهرستان برای بچهها که امیدی به خواندن نامههایشان توسط فرماندار نداشتند، اشتیاقی در آنها به وجود آورد که شاید مشکلی از روستایشان حل شود.
پایان پیام/۸۴۰۰۷
منبع: فارس