چرخش سیسی به سوی ایران؛ هم‌آوردجویی با بن‌سلمان یا پیروی از او؟

سودای نگهبان جدید منطقه

چرخش سیسی به سوی ایران؛ هم‌آوردجویی با بن‌سلمان یا پیروی از او؟

اکوایران: تقویت ثبات منطقه‌ای و همکاری‌های اقتصادی انگیزه‌های قانع‌کننده‌ای برای تقویت روابط تهران و قاهره است.

چرخش سیسی به سوی ایران؛ هم‌آوردجویی با بن‌سلمان یا پیروی از او؟

به گزارش اکوایران، پس از چهار دهه شکاف، اکنون ایران و مصر عادی‌سازی و گسترش روابط فی‌مابین را آغاز کرده‌اند. طی سال گذشته، گزارش‌های رسانه‌های متعددی به تلاش‌های آنها برای دستیابی به نزدیکی روابط اشاره کرده‌اند؛ منتها تا به امروز نتایج ملموسی دیده نشده است.

گروکشی در عین شتاب

به نوشته علی بکیر، تحلیل‌گر مسائل منطقه‌ای، میدل‌ایست آی، حسین امیرعبداللهیان در تیرماه 1401تأکید کرد: «مصر کشوری مهم در جهان اسلام است و روابط طبیعی و فزاینده تهران و قاهره را به نفع دو کشور، دو ملت و منطقه می‌دانیم». اما او گفت که هیچ مذاکره مستقیمی با مصر صورت نگرفته است.

به نظر می‌رسد که در چند ماه گذشته، شتاب بیشتری روی این پرونده وجود داشته است. در ماه می، یک نماینده ایرانی به خبرگزاری تسنیم گفت که مذاکرات ایران و مصر در عراق در حال انجام است و وعده از سرگیری روابط دوجانبه در آینده نزدیک داده شده است. دو ماه بعد، یک دیپلمات ایرانی اذعان کرد که تهران و قاهره در تلاشند تا روابط خود را به سطح سفیر ارتقا دهند. همه این تحولات حاکی از پیشرفت چشمگیر در تلاش برای عادی‌سازی روابط ایران و مصر است. با این حال، مصر هرگونه بحث در مورد عادی‌سازی با ایران را رد کرده است.

این تناقض می‌تواند نشان دهد که قاهره در حال آزمایش فضای کشورهای حوزه خلیج‌فارس به ویژه عربستان سعودی و امارات است. از سوی دیگر، مصر می‌تواند خود را به‌عنوان یک بازیگر مهم معرفی کند که به راحتی با صحبت از عادی‌سازی تحت تأثیر قرار نگرفته و در عوض، خواستار امتیازات بزرگی است.

با این وجود، طبق گزارش‌ها، دو طرف در اوایل سال جاری در عراق با یکدیگر دیدار کرده و پس از آن، نخست‌وزیر عراق در ماه ژوئن به مصر سفر کرد تا در مورد امکان آشتی تهران و قاهره با عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر گفتگو کنند.

تغییر اتمسفر

روابط دیپلماتیک دو کشور در پی انقلاب ایران قطع شد. بحث‌های کنونی پیرامون عادی‌سازی احتمالی در چارچوب تنش‌زدایی‌های بی‌سابقه در سراسر خاورمیانه، از جمله عادی‌سازی چندین بازیگر منطقه‌ای که در چند سال گذشته روابط را عادی کرده‌اند، مانند مصر با قطر و ترکیه، و ایران با عربستان سعودی و امارات معنا می‌یابد.

مذاکرات عادی‌سازی بین مصر و ایران را باید در چارچوب پویایی درون خلیج‌فارس و روابط مصر و خلیج‌فارس نگریست. به طور سنتی، قاهره از تنش‌های ایران و خلیج‌فارس برای ارتقای نقش منطقه‌ای خود بهره می‌برد و خود را به عنوان نگهبان منطقه‌ای کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس معرفی می‌کرد.

اما داینامیک منطقه‌ای در سال‌های اخیر به طور قابل توجهی تغییر کرده است. جنگ یمن به پادشاهی‌های خلیج‌فارس نشان داد که حمایت مصر از آن‌ها بیشتر شبیه شعار است تا عمل. عربستان سعودی و امارات دیگر تمایلی به ادامه حمایت مالی از رژیم مصر ندارند. این امر دولت مصر را تحت فشار قرار داده و آن را برای یافتن جایگزین‌هایی از جمله عادی‌سازی با کشورهایی مانند ترکیه و احتمالاً ایران تحت فشار قرار داده است.

به همین ترتیب، عادی‌سازی روابط ایران و عربستان سعودی و امارات، استراتژی سنتی قاهره را مختل کرد. مصر انگیزه خود برای حفظ تنش با ایران را از دست داد. علاوه بر این، بسیاری از کشورهای منطقه پیش‌بینی می‌کنند که ایالات متحده در نهایت توافقی با ایران در مورد برنامه هسته‌ای‌اش منعقد خواهد کرد و احتمالاً منافع بازیگران منطقه را نادیده می‌گیرد. به این ترتیب، آنها دلیل کمی برای ادامه خصومت‌ها با تهران، با هدف اجتناب از عوارض آینده در دوران پس از توافق آمریکا و ایران می‌بینند.

همکاری ژئوپلیتیکی

در همین حال، تهران قصد دارد از پیشرفت خود در روابط با عربستان سعودی برای کسب امتیازات منطقه‌ای استفاده کند. رقابت آنها مانع تلاش‌های تهران برای به دست آوردن قلوب و اذهان منطقه و جلب حمایت عمومی در سراسر جهان اسلام شده است. این روابط یک مانع بزرگ را از بین برده و به تهران اجازه می‌دهد تا مصر و احتمالاً اردن را به عنوان شریک احتمالی پساعادی‌سازی هدف قرار دهد.

عادی‌سازی روابط مصر و ترکیه انگیزه بیشتری برای تهران فراهم می‌کند تا دسترسی خود به قاهره را تسریع بخشد. تهران همیشه نگران بوده که محور ترکیه-مصر-خلیج‌فارس بتواند نفوذ منطقه‌ای آن را کاهش دهد. فراتر از آن، رابطه نزدیک‌تر با مصر می‌تواند به تهران در مقابله با تلاش‌های آمریکا و اسرائیل برای منزوی‌کردن ایران و نشان‌دادن آن به عنوان یک بازیگر «ناجور» کمک کند. عادی‌سازی همچنین می‌تواند شهرت ایران در جهان را عرب بهبود داده و درب را برای افزایش همکاری‌های ژئوپلیتیکی باز کند.

ایران همچنین به دنبال حفظ گسترش دامنه نفوذ خود در جهان عرب و اسلام و منزوی‌ساختن اسرائیل در حوزه عمومی تا از حملات احتمالی اسرائیل به برنامه هسته‌ای خود محافظت کند. داشتن روابط با کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و مصر در خدمت این استراتژی است.

همکاری اقتصادی

علاوه بر مسائل ژئوپلیتیک، قاهره و تهران با چالش‌های مالی شدیدی روبرو هستند که تمایل آنها برای ارزیابی مجدد روابط مابین را افزایش می‌دهد. در میان مشکلات عظیم اقتصادی و تورم بی‌سابقه، مصر وام‌ها و حمایت‌های بین‌المللی را با تعهد به اصلاحات اجباری پذیرفته است. ایران نیز زیر بار تحریم‌های آمریکا با شرایط دشواری روبروست. عادی‌سازی بین این دو کشور می‌تواند راه‌هایی را برای همکاری‌های اقتصادی حیاتی باز کند.

با این حال، با توجه به اینکه ایران می‌تواند منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی بیشتری از عادی‌سازی به دست آورد، قاهره احتمالاً امتیاز زیادی را طلب کرده و می‌تواند از مذاکرات به عنوان کارتی برای افزایش بیشتر ارزش خود در نزد اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها استفاده کند. این فرآیند عاری از چالش نیست. بار تاریخی و خصومت ریشه‌دار بین مصر و ایران را نمی‌توان نادیده گرفت و داینامیک‌های پیچیده منطقه‌ای می‌تواند بر این مسیر تأثیر بگذارد.

در عین حال، تحولات اخیر و داینامیک‌های در حال تغییر منطقه‌ای، بارقه‌ای از امید را با محیطی مساعد برای گفتگو و آشتی ایجاد می‌کند. تقویت ثبات منطقه‌ای و همکاری اقتصادی مشوق‌های قانع‌کننده‌ای برای مصر و ایران جهت دنبال‌کردن روابط نزدیک‌تر ایجاد می‌کند. ماه‌های آینده برای تعیین اینکه آیا آن‌ها می‌توانند بر موانع غلبه کرده و فصل جدیدی را آغاز کنند، بسیار مهم خواهد بود.

در همین رابطه:

  • چرا دلار جان ندارد؟

منبع: اکوایران

منتشر شده

در دسته بندی


با عنایت به اینکه سایت «یلواستون» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع مطلب و کاربران است. (قانون تجارت الکترونیک)

یلواستون نقشی در تولید محتوای خبری ندارد و مطالب این سایت، بازنشر اخبار پایگاه‌های معتبر خبری است.