نمی شود شعار حمایت از ورزش قهرمانی داد و در همان حال، ورزشکاران کشور بیکار و لنگ معیشت خود باشند

نمی شود شعار حمایت از ورزش قهرمانی داد و در همان حال، ورزشکاران کشور بیکار و لنگ معیشت خود باشند

روزنامه جوان نوشت: ورزشکاری که دغدغه تأمین معیشت و پیدا کردن شغل داشته باشد، بدون شک نمی‌تواند تمام تمرکزش را روی موفقیت در رویدادها معطوف کند.

بیکاری معضلی است بزرگ برای ورزش کشورمان که تا امروز هیچ قانون و مرجعی نتوانسته است آن را حل کند. جز در موارد خاص، اکثر مدال‌آوران ایرانی همچنان در حسرت داشتن شغل می‌سوزند و عجیب این است که مرغوبیت مدال‌های‌شان نیز نتوانسته تأثیری در حل این مشکل داشته باشد. تنها چند ماه دیگر تا شروع بازی‌های المپیک پاریس باقی مانده است و در ماه‌های حساس پیش‌رو اهمیت توجه به قهرمانان و ورزشکاران ملی بیش از پیش احساس خواهد شد. با توجه به اهمیت این موضوع، در ادامه نگاهی می‌اندازیم به وعده‌های متعدد مسئولان برای حل معضل اشتغال ورزشکاران و قهرمانانی که همچنان منتظر اجرای قانون هستند.

به کارگیری ورزشکاران در دستگاه‌ها و استفاده از ظرفیت آن‌ها موضوعی است که سال‌ها محل چالش بوده و است، حتی بعد از تصویب آیین‌نامه اجرایی جذب و استخدام قهرمانان و ابلاغ آن از سوی هیئت وزیران، باز هم تغییر محسوسی در رفتار مسئولان در قبال مدال‌آوران ایجاد نشد. پس از سال‌ها کشمکش‌های مدیریتی، سرانجام در مردادماه سال ۱۳۹۵ آیین‌نامه فوق به تصویب هیئت وزیران رسید و معاون اول رئیس‌جمهور وقت آن را به همه دستگاه‌های اجرایی ابلاغ کرد.

طبق این ابلاغیه دستگاه‌های اجرایی موظفند بدون برگزاری آزمون و خارج از نشر آگهی به صورت پیمانی اقدام به جذب و استخدام قهرمانان بازی‌های المپیک شامل نفرات اول تا سوم، قهرمانان اول و دوم مسابقات قهرمانی جهان، نفرات اول، دوم و سوم بازی‌های آسیایی و مسابقات جهانی در رشته‌های ورزشی تحت پوشش کمیته بین‌المللی المپیک حسب مورد در رشته‌های فردی و گروهی و مقام اول تا سوم جام‌جهانی فوتبال، بسکتبال، والیبال و همچنین یکی از فرزندان قهرمانان بازی‌های پاراالمپیک شامل نفر اول در رشته‌های فردی و تمامی نفرات در رشته‌های گروهی کنند. زمان زیادی از این ابلاغ می‌گذرد، اما واقعیت این است که قانون استخدامی تأثیری در حل معضل بیکاری ورزشکاران نداشته است.

تا قبل از تصویب و ابلاغ قانون استخدامی، تعداد اندکی از چهره‌های مدال‌آور صاحب شغل شده بودند و انتظار می‌رفت با قانونی‌شدن موضوع، یکی از دغدغه‌های همیشگی اهالی ورزش مرتفع شود، ولی خیلی زود مشخص شد ابلاغیه قانونی نیز نمی‌تواند حلال مشکلات باشد. درست قبل از المپیک ریو بسیاری از ورزشکاران امیدوار شدند با ابلاغ دولت دیگر دستگاه‌ها نتوانند بر استخدام‌شان مانع‌تراشی کنند، منتها وعده مسئولان خیلی زود رنگ باخت و خبری از اجرایی‌شدن آن نشد. پس از المپیک ریو اعلام شد ۳۰۰ مدال‌آور برای بهره‌مندی از این طرح درخواست داده‌اند، اما تنها درخواست ۸۴ نفر تأیید شده است! حال آنکه قانون باید شامل همه افرادی که واجد شرایط هستند بشود، نه اینکه از بین تعداد زیادی از قهرمانان، تنها درخواست عده‌ای معدود به تأیید برسد. تازه معلوم نیست از بین همین تعداد اندک هم چند نفر شاغل شده‌اند.

بعد از پروسه تأیید از سوی نهادهای ورزشی و قرار گرفتن نام ورزشکار مدال‌آور در فهرست افراد واجد شرایط استخدام، تازه بحث عدم‌همکاری دستگاه‌های ورزشی و غیرورزشی وسط می‌آید. موارد زیادی از بی‌تفاوتی سازمان‌ها به ابلاغیه دولتی گزارش شد که گلایه و سرخوردگی ورزشکاران را به همراه داشته است. برای قهرمانی که با انبوهی از مدال دربه‌در دنبال کار می‌گردد و از طرف نهادهای ورزشی به مراکز، سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی معرفی می‌شود، زشت است که خودش پشت در مدیران بماند و پرونده‌اش هم خاک بخورد. اغلب افرادی که واجد شرایط بودند و توانستند هفت‌خان استخدام را پشت‌سر بگذارند، در دستگاه‌های ورزشی مشغول کار شده‌اند، ولی مابقی به دلیل عدم‌همکاری سایر دستگاه‌ها در این راه ناکام بوده‌اند.

گفته می‌شود دستگاه‌های اجرایی و سازمان‌های غیرورزشی با بهانه‌هایی از جمله نداشتن ظرفیت جذب نیرو یا کمبود منابع مالی، روی خوشی به ورزشکاران نشان نداده و نمی‌دهند، البته در این بین چند نفری هم توانستند از طریق رایزنی و استفاده از ظرفیت‌های خارج از ورزش در برخی ادارات مشغول کار شوند، منتها این حق همه ورزشکاران است که از حق قانونی خود بهره‌مند شوند و نباید تنها به چند مورد اکتفا کرد. از طرفی بوده‌اند مواردی که یکی‌دو سالی در فلان اداره و سازمان مشغول کار شده، اما به خاطر تغییرات مدیریتی همان شغل نصفه نیمه خود را نیز از دست داده‌اند.

تأمین معیشت، بیمه، حقوق ثابت و بازنشستگی چالش‌های بزرگ و نگران‌کننده‌ای هستند که اعصاب و روان ورزشکاران را به هم می‌ریزند. کسب مدال و رفتن روی سکو در رقابت‌های آسیایی و جهانی موفقیتی است که یک شبه به دست نمی‌آید و به سال‌ها ممارست و تلاش نیاز دارد، از این‌رو جوانانی که در عرصه ورزش قهرمانی فعالیت می‌کنند، بهترین سال‌های عمر خود را صرف تمرین، حضور در اردوهای متوالی و رقابت با حریفان می‌کنند تا برای کشورمان افتخارآفرینی کنند.

داشتن شغل ثابت و حتی‌الامکان مرتبط با ورزش، انتظاری بحق از مسئولان است و این انتظار سال‌هاست با وعده‌وعید به جایی نرسیده است. تا قبل از این بحث خلأ‌های قانونی مطرح بود ولی بیش از هفت سال است مشکل قانونی نیز مرتفع شده و جامعه ورزش چشم‌انتظار همت مسئولان است. گلایه‌های زیادی تاکنون از زبان مدال‌آوران مطرح شده مبنی بر اینکه تلاش‌شان برای بهره‌مندی از قانون استخدامی به نتیجه نرسیده است و مدیران سازمان‌ها و ادارات با هر بهانه و توجیهی سرناسازگاری گذاشته و ورزشکاران را جواب کرده‌اند.

سرخوردگی، ناامیدی و تصمیمات احساسی برخی چهره‌های ورزشی ثمره برخوردهای مسئولانی است که نسبت به آینده نخبگان ورزش احساس مسئولیت نمی‌کنند. در روزگاری که با یک جست‌وجوی ساده می‌توان از شرایط دیگر جوامع مطلع شد، مدال‌آوران‌مان نیز خواه‌ناخواه وضعیت این روزهای خود را با حریفان خارجی خود در سایر کشورها مقایسه می‌کنند. آن وقت است که فکر ترک وطن یا خداحافظی از دنیای قهرمانی به سرشان می‌زند. در این سال‌ها کم نبوده‌اند ورزشکارانی که پیشنهادهای اغواکننده خارجی داشته‌اند و می‌توانستند با تغییر ملیت و رقابت کردن برای کشوری دیگر درآمدی هنگفت به جیب بزنند، حال آنکه اکثریت این ورزشکاران به خاطر تعصب و عشق به وطن و مردم به چنین پیشنهادهایی قاطعانه نه گفته‌اند، هر چند تعدادی قلیل نیز ترجیح داده‌اند عمر قهرمانی خود را جایی سپری کنند که دیگر دغدغه‌ای بابت روزهای بازنشستگی نداشته باشند.
نمی‌شود دست روی دست بگذارید و شعار حمایت از ورزشکاران دهید، اما در عمل اقدامی برای رسیدگی به حال و روز قهرمانان انجام نشود. عمر قهرمانی بسیار کوتاه است و تا چشم برهم بزنید ورزشکار به سن بازنشستگی رسیده، تازه اگر در این مدت مصدومیت جدی و دردسرسازی نصیبش نشده باشد. مدال‌آورانی که هنوز عضو تیم‌ملی هستند و به رویدادهای آسیایی، المپیک و جهانی اعزام می‌شوند، هر افتخاری هم کسب می‌کنند و هر مدالی که می‌گیرند، بازهم نمی‌توانند توجه مسئولان را برای حمایت‌های حداقلی جلب کنند، چه برسد به اینکه چند سالی از بازنشستگی‌شان گذشته باشد. آن‌ها الان به توجه و رسیدگی نیاز دارند تا بتوانند حداقل‌های زندگی‌شان را تأمین کنند و چند سال دیگر حسرت عمر رفته‌شان را نخورند. دود سرخوردگی قهرمانان و مهاجرت نخبگان ورزش به چشم جامعه و کشورمان می‌رود و نباید اجازه داد کار به اینجا برسد.

23302

منبع: خبرآنلاین

منتشر شده

در دسته بندی

,

با عنایت به اینکه سایت «یلواستون» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع مطلب و کاربران است. (قانون تجارت الکترونیک)

یلواستون نقشی در تولید محتوای خبری ندارد و مطالب این سایت، بازنشر اخبار پایگاه‌های معتبر خبری است.