چرا احزاب راست افراطی در سراسر اروپا میدان را در دست گرفتهاند؟
اکوایران: پس از برگزیت، جهان منتظر چرخشی در سیاستهای داخلی و غلبه راستگرایی افراطی در کشورهای مختلف بود. گرچه این رویکرد دیرتر از سایر نقاط به اروپا راه پیدا کرد اما با این وجود پوپولیسم دامنگیر این کشوها نیز شد. موجی را برای عرضه و تقاضای آن از سوی سیاستمداران و مردم ایجاد کرد و مقامات این فرصت را غنیمت شمردهاند.
به گزارش اکوایران،نارضایتیهای طولانی مدت در بریتانیا و ایالات متحده به برگزیت دامن زد و دونالد ترامپ را به کاخ سفید کشاند، اما اروپا تا حد زیادی مصون به نظر میرسید. بروکسل که از «اثر دومینوی برگزیت» نگران بود، روندی برعکس به خود گرفت. در بازه 5ساله پس از 2016، سانتریسم فرانسوی یک حزب سیاسی جدید به رهبری امانوئل ماکرون را به وجود آورد که باعث سرکوب جبهه ملی شد. استعفای آنگلا مرکل بدون هیاهوی پوپولیستی انجام شد و جانشینی معتدلی را به ارمغان آورد. ماریو دراگی، تکنوکرات برتر، به طور یکپارچه از بانک مرکزی اروپا به سمت نخست وزیری ایتالیا حرکت کرد. اسپانیا نیز به سمت چپ گرایش یافت.
طبق آنچه در گزارش سیانان آمده، یاروسلاو کاچینسکی در لهستان و ویکتور اوربان در مجارستان همچنان به مجسم کردن کشورهایشان در شمایل احزاب پوپولیستی خود ادامه دادند. حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان ( AfD ) در انتخابات فدرال 2017 به مقام سوم رسید. سرمایهدار میلیاردر آندری بابیس در همان سال به قدرت رسید – و در آن زمان به CNN در مورد شباهتش با مایکل بلومبرگ چک گفت. داستان آن دوره، موجی به اصطلاح پوپولیستی بود که زود اوج گرفت و چندان فراگیر نشد.
راست افراطی در سراسر قاره پراکنده شده است
دولت ایتالیا در زمان جورجیا ملونی بیش از هر برههای از زمان حکومت موسولینی تاکنون در جبهه راستگرا قرار دارد. حزب راستگرا افراطی آلمان، اخیراً برای اولین بار در انتخابات شورای ولسوالی پیروز شد و انتظار میرود که پیروزیهای بیشتری به دنبال داشته باشد . در فرانسه، تهدید دائمی مارین لوپن با هر اعتراضی علیه دولت مکرون، چه در مورد خشونت پلیس یا اصلاحات حقوق بازنشستگی، افزایش مییابد. احزاب راست افراطی از ائتلافها در فنلاند و سوئد حمایت میکنند. گروههای نئونازی در اتریش در حال رشد هستند. و در اسپانیا، به نظر میرسد ائتلاف چپ میانه پس از انتخابات این هفته در حال فروپاشی است و راه را برای حزب راست افراطی ووکس هموار میکند تا برای اولین بار به عنوان بخشی از یک ائتلاف وارد دولت شود.
سیاست کمربند و قرنطینه بهداشتی
سیستمهای انتخاباتی اکثریت مطلق مانند ایالات متحده و بریتانیا – به حذف دیدگاههای افراطی کمک میکنند، در حالی که سیستمهای اکثریت نسبی- که در اروپا رایجتر است – از آنها استقبال میکنند .
به عنوان مثال، حزب استقلال بریتانیا (UKIP) با وجود کسب بیش از 12 درصد آرا، در انتخابات عمومی سال 2015 تنها یک کرسی در پارلمان کسب کرد. در حالی که پشتیبانی قابل توجهی از پلت فرم ضد اتحادیه اروپا و ضد مهاجرت UKIP وجود داشت، به اندازه کافی در هیچ حوزه انتخابیهای متمرکز نبود که بتواند کرسیهای زیادی را فتح کند. نایجل فاراژ، رهبر سابق UKIP، در هفت انتخابات شرکت کرد اما هرگز در انتخابات پیروز نشد، اما این موضوع به این سادگی نیست. محافظهکاران حاکم از ترس از دست دادن رأی دهندگان به UKIP (و سایر احزاب راست افراطی)، در نهایت بسیاری از مواضع آن را اتخاذ کردند. محافظهکاران میانه دریافتند که باید در حزب خود جا برای دیدگاه های افراطیتر باز کنند، یا در مقابل احزابی که از آنها حمایت میکنند، میدان انتخاباتی را از دست بدهند. سیستمی که قرار بود افراطگرایان را از مسیر خارج کند، در نهایت از ایدههای آنها استقبال کرد. فاراژ شاهد این بود که بسیاری از سیاستهایش بدون نیاز به کسب کرسی اجرا میشوند.
در مقابل، علیرغم وجود اغلب احزاب افراطی در پارلمان، تقریباً همه احزاب اصلی اروپایی به سادگی از در نظر گرفتن آنها به عنوان شرکای بالقوه ائتلاف، خودداری میکنند. به عنوان مثال، زمانی که رهبر وقت جبهه ملی ژان ماری لوپن (پدر مارین) به طور غیرمنتظرهای لیونل ژوسپن نامزد سوسیالیست را در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال 2002 شکست داد، سوسیالیستها پشت سر نامزد راست میانه ژاک شیراک قرار گرفتند و او را در دور دوم شکست دادند. علیرغم اختلافات ایدئولوژیک، احزاب جریان اصلی به سادگی از همکاری با افراطگرایان خودداری کردند.
پیوند راست افراطی و راست میانه
اکنون، این پویایی معکوس شده است. احزاب افراطی که زمانی از ائتلافهای حکومتی کنار گذاشته شده بودند، به طور فزایندهای از آنها حمایت میکنند و روبنایی که جناح راست افراطی و راست میانه را از هم جدا میکند، به طور فزاینده ای نفوذپذیر شده است.
در فنلاند، پتری اورپو – که عمدتاً به عنوان فردی قابل اعتماد دیده میشود – تنها در آوریل پس از اتحاد با حزب ملیگرای فنلاند، جایگزین سنا مارین به عنوان نخست وزیر شد. ویلهلم حزب جونیلا به سختی یک ماه به عنوان وزیر دارایی دوام آورد و پس از اینکه در سال 2019 در یک رویداد جمعی راست افراطی درباره نازیسم شوخی کرده بود، استعفا داد. نخست وزیر سوئد اولیف کریسترسون به آرای دموکراتهای سوئدی که به شدت به اتحادیه اروپا شکاک هستند ،تکیه میکند.
یکی از ویژگیهای عجیب این پویایی جدید این است که راست افراطی و راست میانه به طور فزایندهای از زبان همدیگر استفاده میکنند. احزاب راست میانه جریان اصلی که از از دست دادن آرای گروههای افراطیتر میترسند، به طور فزاینده ای شروع به اتخاذ مواضع افراطی کردهاند. در هلند، نامزدی مارک روته به عنوان دومین رهبر طولانی مدت در اروپا در ماه جاری پس از آن پایان یافت که موضع تندروانه جدید وی در قبال پناهجویان برای شرکای میانهروتر او در ائتلاف بسیار افراطی بود و باعث فروپاشی دولت او شد.
برعکس، احزاب راست افراطی سعی کردهاند برخی از لفاظیهای خود را پاکسازی کنند، به این امید که در چشمانداز انتخاباتی معتبرتر به نظر برسند. پس از تیراندازی مرگبار پلیس به یک نوجوان غیرمسلح که باعث اعتراضات گسترده در فرانسه شد، واکنش مارین لوپن به طور قابل توجهی محدود بود.
فیلیپ مارلیه ، استاد سیاست فرانسه در دانشگاه کالج لندن، به سیانان گفت :پاسخ ناامیدکننده لوپن به جای استفاده از فراخوانهای سنتی تجمع راست افراطی در مورد شورش، اقلیتهای قومی، شورش علیه مقامات دولتی، برای جذب مخاطبان بسیار گستردهتری نسبت به رایدهندگان راست افراطی معمولی بود. این بخشی از استراتژی بلندمدت است که نه به عنوان یک سیاستمدار راست افراطی، بلکه بهعنوان جایگزینی معتبر برای مکرون دیده شود.
زمانی که ماتئو سالوینی ، رهبر لگا ، یکی از تحسینکنندگان بلندمدت ولادیمیر پوتین، در ژوئن سال گذشته برای دیدار با رئیسجمهور روسیه برنامهریزی کرد، ملونی موضع مخالفی اتخاذ کرد و حمایت خودرا باری دیگر از اوکراین تکرار کرد و متعهد شد که در صورت انتخاب شدن، تحریمها علیه روسیه را حفظ کند، همانطور که در سپتامبر انجام شد. استفاده از لفاظیهای معتدلتر، موفقیتهای انتخاباتی را برای سیاستمداران راست افراطی در سراسر قاره به همراه دارد.
حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان با انعکاس ارزشهای سنتی محافظهکارانه احتیاط مالی، صحبتهای جدیتری را درباره سیاستهای اقتصادی آغاز کرده است. در حالی که با سیاستهای ضد ووکس همراه است، ممکن است به قیمت آرا در انتخابات 2021 تمام شود، اما از آن زمان در شرق کشور با این استدلال که تعهد دولت به سیاستهای اقلیمی و حمایت از تلاشهای جنگی اوکراین هزینههای بسیار سنگینی را بر دوش مالیاتدهندگان آلمانی تحمیل میکند، از موفقیت برخوردار بوده است. این تحرکات نشان میدهد که احزاب راست افراطی، در حالی که مواضع افراطی خود را رها نمیکنند، در حال یادگیری صحبت کردن به زبان جریان اصلی هستند تا تأثیر زیادی داشته باشند.
یک «موج»پوپولیستی؟
این نکته حائز اهمیت است که جوامع نیز خواستار دیدگاه پوپولیسم بودهاند. عرضه و تقاضای پوپولیسم برای احزاب بسیار مهم است. یک نظریه پوپولیسم از پایین به بالا نشان میدهد که تغییرات چشمگیر در افکار عمومی امواج مقاومت ناپذیری از حمایت ایجاد میکند که احزاب جریان اصلی قادر به مقاومت در برابر آن نیستند.
اما، همانطور که لری بارتلز، دانشمند علوم سیاسی آمریکایی اشاره میکند، یک نظریه از بالا به پایین نیز وجود دارد: در اروپا انبوه عظیمی از احساسات و رویکرد پوپولیستی وجود دارد و اهمیت آن نحوه برخورد سیاستمداران است. «طرف تقاضا» اغلب افزایش پوپولیسم را به نارضایتیهای اقتصادی و واکنشهای فرهنگی نسبت میدهد. گفته میشود که بحرانهای مالی، مانند سالهای 2008-2009، یا تغییرات اجتماعی بزرگ، مانند بحران مهاجران اروپا در سال 2015، زمینه مناسبی را برای حضور پررنگ پوپولیسم فراهم میکنند. اغلب این دو عامل میتوانند مکمل یکدیگر باشند: برای مثال حزب راست افراطی آلترناتیو آلمان در طول بحران منطقه یورو در مخالفت با پول رایج تأسیس شد، اما پس از اتخاذ سیاستهای ضد اسلامی پس از استقبال آلمان از مهاجران عمدتاً از خاورمیانه، حمایت بیشتری به دست آورد.
بنابراین، ممکن است به نظر برسد که اوایل دهه 2020 زمینهای برای رشد احساسات پوپولیستی در نظر گرفته شود. در سال مذکور این قاره شاهد بازگشت تورم و افزایش هزینههای زندگی بوده است. پایان کاهش کمی و افزایش نرخ بهره؛ افزایش بار مالیاتی در حالی که ترازنامههای دولت از همهگیری کووید-19 بهبود مییابد و تاکید بر اهمیت افزایش هزینههای دفاعی. نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد که با ادامه حضور مهاجران در سواحل اروپا، موضوع مهاجرت نیز در حال افزایش است.
با این حال، نظرسنجی اخیر یوروبارومتر نشان میدهد که تصور عمومی منفی از اقتصاد اروپا کمتر از آن چیزی است که ما انتظار داریم – و بسیار بهتر از دوره بحرانهای قبلی است. برداشتهای منفی از اقتصاد اروپا پس از بحران مالی افزایش یافت و پس از شروع همهگیری دوباره افزایش یافت، اما اکنون کاملاً مثبت است. به طور مشابه، اعتماد به اتحادیه اروپا از سال 2015 روند صعودی داشته است و اعتماد به دولت های ملی به طور کلی ثابت مانده است، اما نسبت به دوره بحران مالی بهبود یافته است.
نوع دیگری از پوپولیسم
بنابراین، موفقیتهای اخیر احزاب راست افراطی را نمیتوان با تغییرات چشمگیر در افکار عمومی توضیح داد. اروپا قبلاً بحرانهای مالی و مهاجران را پشت سر گذاشته است که به حمایت گسترده از پوپولیسم تبدیل نشد.
در عوض، آنچه ما میبینیم نوعی پوپولیسم متفاوت با آنچه در سال 2016 ایالات متحده و بریتانیا را به هم ریخت، است: پوپولیسمی است که از فروپاشی مرز بین محافظهکاران جریان اصلی و راست افراطی بیرون میزند.
دفاع از بوریس جانسون و دردسرهای حقوقی دونالد ترامپ احتمالاً این نتیجه آرامشبخش را ارائه میدهد که پوپولیسم به طور اجتنابناپذیری همهگیر خواهد شد: شکستهای آن بسیار بزرگ، ناتوانیهای شخصی رهبران آن بسیار غیرقابل تحمل و بالقوه جنایتکارانه خواهد بود.
اما، در این قاره، یک دیدگاه جدیدتر و هوشمندتر از پوپولیسم ریشه دوانده است. در حالی که بریتانیا در تعقیب برگزیت و سرکوب پناهجویان به نقض قوانین بینالمللی رضایت داده است، رهبران پوپولیست در اروپا بیشتر مراقب تعهدات بینالمللی خود هستند. بسیاری از آنها به جنگ فرهنگی در داخل کشور خشنود هستند و در عین حال شرکای قابل اعتمادی در خارج از کشور باقی میمانند.
اوربان ، سپس کاچینسکی، مدلی برای این کار ارائه کردند. ملونی ، از آن زمان، به سرعت وارد این حرفه شد: مسئولیتپذیر ماندن در صحنه قاره در حالی که به سردی سیاستهای راست افراطی را در صحنه داخلی اجرا میکند. این آخر هفته، اسپانیا نیز ممکن است در این مسیر حرکت کند. پس از استعفای روته ، هلند نیز ممکن است.
در نهایت مساله به این بستگی دارد که احزاب جریان اصلی اعم از راست و چپ، به جای تن دادن به وسوسه ائتلاف با راست افراطی، به اختلافاتشان با یکدیگر رسیدگی کنند. پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا، از سال 2018 این امر را مدیریت کرده است، هرچند که اخیرا موفقیتهای آن کاهش یافته است. توانایی او برای انجام مجدد این کار در آخر این هفته میتواند بهمثابه پیشگویی بخشی از آینده سیاسی قاره اروپا باشد.
در همین رابطه:
- اسپاتیفای قیمت خدمات اشتراک پریمیوم را افزایش میدهد
- خطر هوش مصنوعی برای مشاغل ضروری
- کاهش چشمگیر حجم سرمایهگذاری در کریپتو
منبع: اکوایران