گزیدهای از صحبتهای محمد محبی با روزنامه فرهیختگان درخصوص درخشش دوران اخیرش همراه با تیم ملی ایران و تیم روستوف را میخوانید: {سوپرگل به دینامو مسکو} گلی که زدم بیشتر یک گل بوشهری بود تا اینکه شبیه به گلهای بازیکن خاصی باشد. در هر صورت ما در بوشهر در سالن و در محلهها زیاد گل کوچک بازی میکردیم. بالاخره وقتی گل کوچک بازی میکنید زیاد کف میکشید و دریبلهای کشویی میزنید. بنابراین در آن لحظه هم ناخودآگاه با دو تا دریبل کف کشیدن، دو بازیکن را از پیشرو برداشته و توپ را بهسمت دروازه شوت کردم که خدا را شکر توپ تبدیل به گل شد. ما سه بازی اخیر خود را بردهایم و به هر ترتیب روی ریل افتادهایم. در هر صورت لیگ روسیه به این شکل است که بهخاطر تعطیلات بلندمدت بین دو نیمفصل، انگار در یک فصل که رقابتها برگزار شده؛ دو فصل جداگانه محسوب میشود. در این مدت روستوف نزدیک به یکماهونیم در ابوظبی تمرینات آمادهسازی خوبی را پشتسر گذاشته که نتیجه این آمادهسازی بردهای اخیری بود که برای ما بهدست آمد. درواقع با یک برنامه آمادهسازی خوب و تقویتی که صورت گرفت به قول شما در نیمفصل دوم موتورمان روشن شد. در نیمفصل اول با توجه به تعداد زیاد بازیکنانی که گرفته بودیم آنطور که باید و شاید بیشتر این نفرات با هم هماهنگ نبودیم. خود من هم حتما میدانید که هفته سوم به این تیم اضافه شدم و یک جورهایی در هفتههای ابتدایی از لحاظ تاکتیکی هماهنگی لازم را نداشتیم، اما الان به آن شرایط ایدهآل و هماهنگی و آمادگی تاکتیکی و جسمانی رسیدهایم. کارپین سرمربی روستوف شخصیت بسیار کاریزماتیکی دارد. به این شکل که در کارش بسیار جدی است اما به محض اینکه تمرین تمام میشود بسیار خوش برخورد و خوش اخلاق است و با بچهها روابط صمیمانهای دارد. از آن جایی که او به ما خیلی کمک میکند از این لحاظ، برخی مواقع بچهها ازجمله خود من به شوخی به او میگوییم «بابا»! درحالحاضر همه فکر و ذکر من این است که در روستوف به دوران خوبی که دارم ادامه دهم تا این تیم نیز در پایان فصل به رتبه مناسبی برسد. شما مطمئن باشید اگر تلاش کنید و موفق باشید، فرصتهای خوب و پیشنهادهای مناسب بهموقع از راه میرسد و من هم سعی میکنم در این مسیر بهگونهای باشم که در پایان فصل پیشنهادهای خوبی از تیمهایی از لیگهای مطرح و معتبر اروپایی برایم بیاید تا بتوانم ادامه فوتبالم را در یکی از تیمهای خوب اروپایی دنبال کنم. من قراردادی سه ساله با روستوف دارم و امیدوارم در پایان فصل با عملکرد مناسب در روستوف بتوانم یک انتقال خوب هم داشته باشم. بوشهر استانی فوتبالخیز است. همین حالا سه بازیکن بوشهری در ترکیب تیم ملی حضور دارند. بهنظرم مسئولان این شهر در حق این استان فوتبالخیز کم لطفی میکنند. حق این استان، این شرایط فوتبالی که میبینید نیست. بوشهر حداقل باید یکی دو تیم در لیگ برتر داشته باشد و میبینید که بهزور دو تیم در لیگ دسته اول دارد. این درحالی است که شاهین بوشهر تقریبا منحل شده و ایرانجوان هم شرایط خوبی ندارد. واقعا این اتفاق، حداقل یک حس خوب به من میدهد. زمانی که ما سه نفر در خط حمله تیم ملی در ترکیب اصلی قرار میگیریم، احساسی که به من دست میدهد برایم واقعا غیرقابل توصیف است و یک حس ناب و خوبی را برایم به همراه دارد. به احتمال زیاد همانطور که این روزها همهجا مطرح میشود، طارمی به اینترمیلان خواهد رفت. هر طور که حساب میکنید واقعا حیف شد که نتوانستیم با قهرمانی از این رقابتها به کار خود پایان دهیم و با جام برگردیم. در هر صورت بهدلایلی این اتفاق نیفتاد اما امیدوارم بتوانیم در رقابتهای آینده برای مردم عزیز ایران جبران مافات کرده و ناکامی در این رقابتها را برای آنها به فراموشی بسپاریم. امیرخان کسی بود که من را از زمانی که در شاهین بوشهر بازی میکردم به سپاهان اصفهان آورد. در هر صورت سپاهان تیم بزرگی بهشمار میرود. ایشان در این تیم به من اطمینان کرده و در ترکیب اصلی این تیم به من بازی داد. بنابراین باید تاکید کنم که به قول امیرخان من بابت اتفاقاتی که او در این سالها برایم رقم زد، «ممنوندار» او هستم! الان هم که آقای قلعهنویی سرمربی تیم ملی هستند و باز هم به من اطمینان کرده تا لباس تیم ملی را بپوشم باز هم از وی تشکر میکنم و امیدوارم که در آینده بتوانیم اتفاقات خوبی را با همدیگر برای تیم ملی رقم بزنیم. من باید یک سال در این باشگاه بازی میکردم و حالا هم معتقدم این سال یکی از بهترین سالهای فوتبالیام بود و بهنوعی این اتفاق و پوشیدن پیراهن استقلال خیلی به من حال داد! در هر صورت این حضور در آن زمان و حتی حالا که از این باشگاه جدا شدهام، سراسر لطف و محبت و احترام را از سوی هواداران این باشگاه برایم به همراه داشته است. {بازگشت به استقلال}چراکه نه. چه چیزی بهتر از این! من هم امیدوارم که دوباره فرصتی فراهم شود تا بتوانم در لباس استقلال برای این هواداران بازی کرده و برای شادی دل آنها گلزنی کنم. این باشگاه واقعا مشکلات متعددی دارد که این مشکلات یکی، دو تا نیستند. برای این باشگاه زنجیره مشکلات پیاپی همیشه وجود داشته و دارد. بیشتر این مشکلات و ناکامیها هم به نداشتن مدیرانی خوب و کاربلد برمیگردد که باعث شده است تا به این حال و روز بیفتد که هر زمانی حرف از این باشگاه میشود ابتدا مشکلاتش ردیف میشوند و همیشه اول حرف از این مشکلات میشود. با ساپینتو ارتباط داریم. برخی مواقع به هم پیام میدهیم و از حال هم باخبر هستیم. درست است. زمانی که در پرتغال بودم مقابل تیم ساپینتو بازی کردم و فکر میکنم یک گل از روی نقطه پنالتی به ثمر رساندم و در همان دیدار هم با کارت قرمز داور از بازی اخراج شدم. این مربی از همان زمان گویا من را زیر نظر داشته و وقتی که به استقلال آمد اصرار داشت تا به این تیم بیایم و درنهایت هم همانطور که گفتید با اصرار ساپینتو به استقلال آمدم. ساپینتو بسیار خوشقلب و خوشاخلاق است؛ هر چند برخی مواقع هم بهراحتی از کوره در میرود و هرچقدر هم حق با او باشد، اما باعث اتفاقاتی میشود که بعضا خوشایند نیستند. در هر صورت سانتاکلارا بهخاطر مشکلات مالی که بهوجود آمد و استقلال نتوانست مبلغ رضایتنامهام را به این باشگاه پرداخت کند از آنها شکایت کرد. بالاخره کشور ایران تحریم است و چون تراکنشهای بینالمللی به سختی انجام میشود این امر باعث شد تا اتفاقات اخیر بیفتد.
منبع: پارس فوتبال