ضرورت رعایت اعتدال در همه شئون زندگی

ضرورت رعایت اعتدال در همه شئون زندگی

به گزارش خبرنگار مهر، فاطمه شریف فخر استادیار جامعه المصطفی، مدرس حوزه و دانشگاه در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد رعایت حد وسط و اعتدال، در بعضی دیدگاه‌ها را فضیلت و مقدمه رسیدن به سعادت و کمال و کمال دانست و نوشت:

آنچه مطلوب است، رعایت اعتدال در همه ابعاد و شؤون زندگی -اعم از اعتقادات، عبادات، ارتباطات، معاملات، و اخلاقیات فردی و اجتماعی- است، به گونه‌ای که شخصیت فرد، یک شخصیت معتدل باشد.

می‌توان گفت: در طول تاریخ و غیر از معصومین، انسان معتدل و کامل از هر جهت، یا نبوده یا اگر بوده، انگشت‌شمار بوده است. در طرف مقابل هم انسانی که در هیچ بعدی، اعتدال نداشته و فضیلت در آن بعد را کسب نکرده باشد، یا وجود ندارد یا به نسبت، تعداد کمی از انسان‌ها را تشکیل می‌دهد. هر انسانی ممکن است در یک یا چند بعد- مثلاً انفاق، خوش‌خلقی، امانت‌داری، و …- اعتدال داشته باشد و به دور از افراط و تفریط زندگی کند. یکی از آفات دینداری فردی و اجتماعی نیز در طول تاریخ، عدم اعتدال بوده است.

این بی‌اعتدالی، به صورت‌های گوناگونی، خود را نشان داده و می‌دهد:

  1. پررنگ بودن یا کم‌رنگ بودن نقش خدا و دین در مقایسه با نقش انسان و عقل انسانی، در زندگی؛
  2. عبادت افراطی و بی‌توجهی یا کم‌توجهی به اخلاقیات؛
  3. توجه زیاد به اخلاقیات و بی‌توجهی یا کم‌توجهی به عبادیات؛
  4. نگاه افراطی و تعصب (غلو) نسبت به ولایت یا بعکس؛
  5. ثروت‌اندوزی حریصانه یا اکتفا به زهد و قناعت و گوشه‌نشینی؛
  6. فردمحوری و بی‌ارتباطی با دیگران یا جامعه‌گرایی و خودفراموشی؛
  7. حسن ظن یا سو ظن زیاد در برخورد با دوست و دشمن یا هم‌کیش و غیر هم‌کیش، و به تبع آن، برخورد ملایم یا خشن؛

درمجموع باید گفت: راه رسیدن به کمال و سعادت، راه دشواری است و به همین دلیل است که پاداش حسنات و فضائل، ده برابر است و مقام و مأوای انسان، تا رسیدن به جوار و قرب حضرت حق، تعیین و تعریف شده است. به نظر می‌رسد برخی شروط و زمینه‌های تحقق اعتدال عبارت است از:

  1. باور درست و سالم و معتدل و به دور از افراط و تفریط: باوری که با معیارهای عقلی و شرعی قابل توجیه و دفاع باشد؛
  2. به دست آوردن باورها از مرجع و منبع مطمئن: منابع دینی، کتب و اندیشه دیگران، و تحلیل‌های عقلانی و درست خود انسان؛
  3. شناخت حدومرزهای اعتدال و افراط و تفریط تا اینکه فرد به دام این دو نیفتد؛
  4. محاسبه و مراقبه همیشگی اندیشه: مرور باورها و تجزیه و تحلیل و سنجش آنها با معیارهای عقلی و شرعی؛
  5. (هر باوری هم در لحظه پیدایش و هم در تداوم آن، نیاز به سنجش و ارزیابی با عقل و شرع دارد)
  6. ارزیابی همیشگی عمل: مرور گفتارها و رفتارها و احساسات، و سنجش آنها با عقل و شرع؛
  7. پرهیز از تعصب در باورها و رفتارها و احساسات؛

(تعصب به معنای اینکه از تجزیه و تحلیل و ارزیابی اندیشه و عمل بهراسیم و از تجدیدنظر در آنها خودداری کنیم. همه ما انسان‌ها ممکن الخطا (در معرض افراط و تفریط) هستیم و در همه اجزا و ابعاد زندگی ممکن است خطا کنیم یا کرده باشیم. لذا همواره نیازمند بازبینی و بازنگری آنها هستیم. تعصب به این معنا است که تصور کنیم باورها و عملکردهای درستی را انتخاب کرده ایم و حاضر نباشیم آنها را موشکافی کنیم یا اگر با شواهدی مبنی بر نادرست بودن آنها رو به رو شدیم، خود را به تغافل بزنیم و با اصل "شتر دیدی، ندیدی" برخورد کنیم)؛

درمان افراط و تفریط با راه حل فلاسفه اسلامی مانند فارابی و خواجه نصیر: عادت دادن خود به ضد عادت؛ (در اخلاق ناصری آمده است: همان‌گونه که در علم پزشکی، معالجه امراض به وسیله دارویی که ضد درد است صورت می‌گیرد، در علم اخلاق نیز معالجه امراض روح به وسیله اخلاقی که ضد آن است حاصل می‌شود.(غیاثی، ص ۱۲۸) مثلاً: کسی که عادت دارد هر چیزی را با مُرّ عقل بسنجد و با همه چیز، صددرصد عقلانی برخورد می‌کند و معیارهای تعبدی را پذیرا نیست، باید در موارد مناسبی، خود را به سمت تعبد سوق دهد.

در برابر، کسی که در بیشتر موارد با معیار تعبد و یا عواطف دینی برخورد می‌کند و عقلانیتش ضعیف است، باید در موارد مناسبی، معیارهای عقلانی را در خود تقویت نماید. هر دوی این افراد، باید تلاش کنند تا سیره خود را به اعتدال برسانند و برای عقلانیت و تعبد و احساسات، جای مناسبی در باورها و رفتارهای خود باز نمایند. امید که اعتدال را به معنای درست بشناسیم و درست به انجام برسانیم.

منبع: مهر