خبرگزاری فارس از قم_ محبوبه حقیقت: همهجا روضههای خانگی به سه و پنج و ده روز ختم میشود. اما در و دیوار این خانه کوچک از هفدهم محرم به مدت هجده روز کتیبه عزا بر رخسار خود دارد و گونه داغدیدهاش منبر شده است برای روضه و اشک؛ آن هم پس از یک دهه عزاداری که به فراخنای آه سینهسوز تکتک جنبندگان زمین و آسمان آتش از نهاد همگان زبانه کشیده و وجود را سوزانده و خاکستر کرده است.
نه، انگار کم است، انگار خاکستر این آتش تا "یبعثالله المهدی" شعله در خود دارد، انگار حسینیه دلها هنوز نوحهخوان است؛ انگار چشمان بنی آدم هنوز شراره آتش است و انگار ضجه و فریاد هنوز نتوانسته داغ غربت و مظلومیت فرزندی را برای مادر مرهم شود. نه، هنوز فریادها سوگوار است و حنجرهها سرخ.
هجده روز، این خانه خیمه شده برای کسانی که کوله بار شرمساری بر دوش دارند؛ از داغداری شکسته بستهشان، از زنده بودنشان، از نفس کشیدنشان. اینجا محفل روضه است برای کسانی که بعد از یک دهه هنوز قلبشان التیام نیافته، برای حیاتی که با خجلت توامان است. برای همه کسانی که از سوختن هزارباره برای حسین(ع) باکی ندارند.
چه خوب که روضه شبانهشان را هجده روزه کردند و چه خوب که هجده را به عمر مادر متصل کردند تا ختم به نالههای حزین فراق و دلتنگی دختری سهساله در گوشه خرابه شود. درود بر آنها که قرار است پرستار جراحات کاروان اسرا شوند تا شام بلا؛ و کهکشان سوخته بیسر را در بیابانها همراهی کنند. چه قرار خوبی گذاشتهاند که زینب(س) را با آن همه رنج و محن تنها نگذارند و چه خوب که اجازه دارند قافلهدار کاروان سوگ و عزا شوند.
اینجا بانوان گرد هم میآیند تا گلواژههای لبیک با ولی و مولایشان را بر قلب حک کنند و دانه دانه تسبیح تربت حسین(ع) را به نیت سلم و حرب در تولی و تبری بر لب ترنم کنند و در پس حضور به عروج شایسته دست یابند. اینجا مشق اندیشه میکنند و هویت مادرانهشان در مکتب خواهر حسین بن علی(ع) بازسازی میشود؛ مردان نیز مشق جهاد و غیرت و عزت میکنند و پا به پای کاروان اسرا ناموس پروری در ذره ذره وجودشان، نهادینه میشود.
مادران و دختران خود را مقید به معجری میکنند که این روزها قداستش در سفر کاروان کربلا تا شام شکسته شد، ولی همین معجر سجاده شب زندهداریشان در دل شبها شد؛ اینجا بانوان با همهی عفت خویش ذرهذره وجودشان را تقدیم به ساحت مولای عشق میکنند تا زندگی و مماتشان بر محور محمد و آل محمد علیهمالسلام قرار بگیرد.
محفل روضه این کاشانهی ساده و صادق، آشیانه خوبیست برای فرشنشینانی که قصد عرش دارند، از وادی خودپرستی و منیت گریزانند و در پی نجات غریقی که از سراب دنیازدگی به آسودگی درآیند و در سفینهالنجات اباعبدالله الحسین(ع) سکنی بگیرند.
این خانه بوی ناب وصال میدهد. اینجا نفخه آشنای بلاجویان و بلانوشان دشت کربلایی است. اینجا مادری خون دو دردانهاش را برای دین و مکتب اسلام مباح دانسته و مرد دیگری در طریق عشق و ایمان نام زیبای جانباز را زینت دوش خود کرده. اینجا مأمن پدر و مادری از خانواده علویون است که دو میوه دلشان را در فاصله شش روز، در عملیات بدر دوران دفاع مقدس تقدیم امام زمانشان کردهاند؛ خاک این خانه عرشی است و راه برای وصال به دوست هموارتر.
اینجا بیت شهیدان «سیدمحمد و سیداحمد میرقیصری» است که در وصیتنامه خود گفتهاند یا فتح یا شهادت و خود را امانت دو روزه عمر نامیدهاند که باید به زودی به صاحب اصلیاش بازگردد. و چه زیبا بسان مولایشان حسین(ع) با باطل جنگیدند و راه حق را وصل به راه دوست کردند و خونین بال به سوی او پر گشودند. اینجا عطر گلهای سیب پیچیده است.
پایان پیام/ ۷۸۰۳۳
منبع: فارس