«راز شهر تشنه‌ها» مخاطب را با حال و هوای کربلا و نجف آشنا می کند

«راز شهر تشنه‌ها» مخاطب را با حال و هوای کربلا و نجف آشنا می کند

به گزارش خبرنگار مهر، چند روزی است که سفر زیارت اربعین حسینی در عراق آغاز شده است و ایرانیان و دیگر شیعیان مشتاق زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و حضرت اباالفضل العباس علیه السلام در حال تدارک ملزومات سفر اربعین هستند. کسانی که پای در این سفر معنوی و انسان ساز می‌گذارند لازم است چه پیش از سفر و چه در حین سفر و انجام پیاده روی نسبت به ارتقای بینش خود نسبت به زیارت و امام (ع) اهتمام ویژه داشته باشند. خبرگزاری مهر در آستانه برگزاری این رویداد جهانی به معرفی آثاری می‌پردازد که می‌تواند در ارتقای این بینش یاری گر زائران حسینی باشد:

کتاب راز شهر تشنه‌ها، سفرنامه شهرهای مقدس عراق نوشته سید محمد سادات اخوی، حاصل سفر به شهرهای مقدس عراق است. توصیف زیبا از اماکن، شرح احوال درونی از حضور و زیارت مشتاقانه، حکایتی خواندنی از این سفرنامه ساخته است. این کتاب که در قالب سفرنامه نوشته شده است، به توصیف فضای معنوی شهرهای کاظمین، سامرا، نجف، کوفه و کربلا می‌پردازد. از ویژگی‌های بارز این سفرنامه می‌توان به کوتاه بودن مطالب، روایت ادبی و وصف حال و هوای معنوی و روحانی اماکن و شهرهای مقدس عراق اشاره کرد. نویسنده در این اثر به خوبی حال و هوای ورود به سرزمین عراق را بیان می‌کند.

در بخشی از کتاب راز شهر تشنه‌ها می‌خوانیم:

در مسیرم عجیب‌ترین سفر زندگی‌ام را پیش‌رو دارم. سفری که پیش از من بسیاری آن را تجربه کرده و سال‌ها با شیرینی خاطراتش یا شرنگ شرمندگی‌اش، سر کرده‌اند. کسانی با حسرتش به خاک رفته‌اند و کسانی با عظمتش از خاک برآمده‌اند و به افلاک رسیده‌اند. بسا ارواحی که زیر گنبد حرم دلگشایت، یک شبه ره صد ساله پیموده‌اند و بسا کالبدهایی که دور از حریم وصلت، ره صد ساله‌شان با یک شب برابری نکرده است.

«راز شهر تشنه‌ها» مخاطب را با حال و هوای کربلا و نجف آشنا می کند

خورشید سال‌های کودکی‌ام‌! … ای که پیش از نماز و روزه و سایه افکندن احکام بر آدابم، به ترتیبی «محرّم» تو را آموخته‌ام‌! … این چه بازی تازه‌ای است که آغاز کرده‌ای؟ … اکنون که گاه آمدن نیست! … آماده‌ی وصل‌ات نبوده‌ام که چنین حضورت را ارزانی‌ام کرده‌ای، اگر چه بندبند وجودم، زیارت کربلایت را مشتاق است، اما هنوز مهیای شرف حضورت نیستم. سال‌های کودکی و نوجوانی‌ام، گواه دوست داشتن تواند، اما این، حکایت دیگری است. این، همان است که دریافته‌ام: یک بازی تازه!

سال‌ها به یاد این سفر زیسته‌ام و سروده‌ام و حسرتش را چشیده‌ام و شنیده‌ام که سحرگاه، بوی «سیب» حریمت شگفت‌آور است و سلام زائرت را پاسخ می‌گویی. اگر آن بو و این پاسخ را نیابم، شکسته‌تر از شب‌های احیای رمضان خواهم شد. خیال این سفر، برکه‌ی آرام اندیشه‌ام را تموج بخشیده است و دایره در دایره، واژه‌های گنگ مکاتب و مکاتیب، به حاشیه‌ی برکه می‌روند و میان دایره، هنوز سرشار از تو است.

منبع: مهر

منتشر شده

در دسته بندی


با عنایت به اینکه سایت «یلواستون» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع مطلب و کاربران است. (قانون تجارت الکترونیک)

یلواستون نقشی در تولید محتوای خبری ندارد و مطالب این سایت، بازنشر اخبار پایگاه‌های معتبر خبری است.