گروه دانشگاه خبرگزاری فارس؛ «داداش! آقای دکتر صحبت میکنه، سر و صدا نکن»، این صحبتها و صداهای کودکانه را در زمان صحبتهای وزیر علوم در نشست صمیمانه با خبرنگاران میشنویم.
شاید اگر فقط صدای جلسه را میشنیدیم و تصویر را نمیدیدیم اصلا باور نمیکردیم که صوت مربوط به نشست وزیر علوم با خبرنگاران است.
چند روز پیش دعوتنامهای از وزارت علوم برای خبرنگاران حوزه آموزش عالی ارسال شد با این عنوان که قرار است نشست صمیمانه اصحاب رسانه با وزیر علوم به مناسبت گرامیداشت روز خبرنگار برگزار شود.
اما به سالن شهدای جهاد علمی در طبقه پانزدهم ساختمان وزارت علوم که میرویم با حضور چند کودک رو به رو میشویم که گویا نشست را به محفلی صمیمانهتر از آنچه قرار بود باشد، تبدیل کردهاند، مادران خبرنگار با فرزندشان به جلسه صمیمی با وزیر آمدهاند.
دیدن بچهها در لحظه ورود هر یک از میهمانان و میزبانان به سالن، لبخند به لبشان میآورد گویی جلوی درب ورودی تابلوی «با لبخند وارد شوید» نصب کرده باشند.
وزیر که وارد میشود، جلسه کمی رسمیتر میشود اما خودش میگوید: قرار نیست امروز سوال و جواب رسانهای داشته باشیم و صرفا یک نشست صمیمی با حرفهای خودمانی در پیش است.
رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، سخنگوی وزارت علوم، مدیر روابط عمومی وزارت علوم و چند نفر دیگر از اساتید و مسؤولان حوزه آموزش عالی هم هستند.
ندا شفیعی مدیرروابط عمومی وزارت علوم جلسه را با سلام و صلوات و تبریک روز خبرنگار شروع کرد و گفت: امروز قرار است خبرنگاران انتقادات و پیشنهادات خود را بگویند و وزیر بشنود، قبل از آن سخنگوی وزارت علوم و رئیس شورای اطلاعرسانی دولت هم صحبتهای خود را مطرح میکنند.
علی شمسیپور سخنگوی وزارت علوم هم صحبتهایش را با تبریک روز خبرنگار و عذرخواهی بابت اینکه گاهی نمیتواند پاسخگوی خبرنگاران باشد، شروع کرد. البته از دلخوریهایش از خبرنگاران هم گفت.
سپهر خلجی رئیس شورای اطلاعرسانی دولت هم صحبت کرد.
و در میان تمام این صحبتها صداهای کودکانه که حتی مفهوم خاصی هم ندارد و فقط در حد آوا است به گوش میرسد، این زیرصدای کودکان در میان صحبتهای وزیر و بقیه مسؤولان با لبخند بزرگترها همراه است.
یکی از کودکان هم از بقیه بزرگتر است برای آرام کردن برادرش با صدایی بلندتر از صدای برادر میگوید: «داداش! سر و صدا نکن».
صداها به حدی میرسد که شاید مادران بچهها منتظر بودند که کسی انگشت سبابه خود را بر روی بینی بگذارد و آرام کلمه هیس را تلفظ کند، کودکان در دنیای بچگی غرق هستند و اصلا به خیالشان نیست که اینجا وزارت علوم است و آن کس که صحبت میکند وزیر علوم؛ اما حتی وزیر و سخنگوی وزارت علوم هم هر از چندگاهی لبخندی میزنند و حضور بچهها در نشست خبری را زینت مجلس میدانند.
زینتهایی که یکی از آنها نیمی از میکروفون را به دهان خود فرو برده و یکی دیگر با هر بار افتادن مداد رنگیهایش به زمین از روی صندلی بلند میشود و به زیر میز میرود تا مداد را پیدا کند، با هر بار زیر میز رفتن هم فریاد میزند که مامان! مدادم کجا افتاد؟
کار به جایی میرسد که حتی کارمندان وزارت علوم هم برای نگهداری بچهها به مادران کمک میکنند، سخنگوی وزارت علوم هم برای لحظاتی یکی از کودکان را در آغوش میگیرد.
حالا قرار است خبرنگاران صحبت کنند، یکی از مادران بچهها صحبت را آغاز میکند که اتفاقا نه یک کودک بلکه با ۲ فرزند خردسالش به نشست آمده است.
میگوید شب تولد دو سالگی فرزندش است و از وزیر میخواهد که دعایی یا جملهای برای فرزندش به یادگار بگذارد.
وزیر هم پس از ذکر خاطرهای دستهایش را به حالت دعا رو به آسمان میبرد و میگوید: من برای فرزند شما و تمام فرزندان ایران دعا میکنم که خداوند انسانهای بزرگ را سر راهشان قرار دهد، معلم خوب، همسایه خوب، دوست خوب، همسر خوب، استاد خوب و به کلی با هر کسی که آشنا میشوند انسانهای بزرگی باشند.
همین جمله وزیر فضای نشست را صمیمانهتر از قبل میکند.
وزیر قول یک هدیه تولد به این کودک هم میدهد.
خبرنگاران دیگر هم صحبت میکنند و هرکس انتقاد و پیشنهاد خود را مطرح میکند اما در پایان جلسه وزیر علوم قول خودش را فراموش نمیکند و به دنبال مادر کودکی که تولدش است، میگردد.
مادر فرزندانش را برای لحظاتی به بیرون از جلسه برده و وزیر علوم با صدای بلند او را «مادر مهربان» صدا میزند تا به داخل سالن بیاید و هدیه کودکش را دریافت کند.
وزیر علوم نه تنها به کودکی که روز تولدش بود، بلکه به کودکان دیگر هم هدیه میدهد و میگوید: با دیدن کودکان خواستم هدایایی برایشان آماده شود.
خبرنگاران این نشست را با گرفتن عکس یادگاری و صرف شام در کنار محمدعلی زلفیگل وزیر علوم به پایان رساندند.
پایان پیام/
منبع: فارس