به خانواده مهسا امینی سرزدیم و آنها درد دل کردند /پدر ایشان خواسته هایی درباره محل دفن دخترش دارد

به خانواده مهسا امینی سرزدیم و آنها درد دل کردند /پدر ایشان خواسته هایی درباره محل دفن دخترش دارد

جماران نوشت:نماینده ولی فقیه در استان کردستان از دیدار با خانواده مهسا امینی خبر داد و گفت: درخواستی درباره مزار مرحومه مهسا امینی دارند و امکاناتی می‌خواهند که در آن‌جا زمانی که پدر و مادر می‌روند سایبانی باشد.

بخش هایی از گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین عبدالرضا پورذهبی رئیس مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور در پی می آید:

آیا به خانواده مرحومه مهسا امینی سرکشی کردید و از احوال آن‌ها خبری دارید؟

مستحضرید که بلافاصله بعد از اتفاقی که برای ایشان افتاد، بسیاری از افرادی که در استان مسئولیت داشتند، از حقیر گرفته تا مسئولین عالی‌رتبه دولتی و نظامی، همه رفتیم، سرزدیم، و دلجویی و پیگیری کردیم. با خانواده ایشان و برخی از عزیزان، تماس‌ها و صبحت‌هایی داشتیم. رفتیم و گفت‌وگوی صمیمانه‌ای داشتیم و بزرگواران هم پذیرایی خوبی از ما داشتند، درد دل کردند و گزارش آن را هم مکتوب کردیم.

پدر ایشان با بنده در تماس است و خواسته‌هایی درباره محل دفن ایشان دارد که با چالش‌های فیزیکی مواجه است؛ درخواستی درباره مزار مرحومه مهسا امینی دارند و امکاناتی می‌خواهند که در آن‌جا زمانی که پدر و مادر می‌روند سایبانی باشد. ما با مراجع ذی‌ربط صحبت کردیم که ممکن است احیاناً ایجاد سایبان باعث حواشی شود. چون احتمال دارد گروه‌هایی بیایند و در صدد کار و برنامه دیگری باشند و بخواهند تجمعی ایجاد کنند. البته آن‌ها هنوز پیگیر مسائل قانونی دخترشان هستند.

اخیراً پدر ایشان با بنده تماس داشت و صحبت کردیم؛ در یک مکالمه صمیمانه، مؤدبانه و با ادب تمام، خواسته خود را مطرح کرد و بنده خواسته ایشان را منتقل کردم که درباره آن باید صحبت شود.

از جمله موضوعات در جامعه درباره لایحه عفاف و حجاب بسیار گفت‌وگو می‌شود. دیدگاه خود را درباره این لایحه بفرمایید.

در کردستان در جلساتی مثل ستاد امر به معروف و نهی از منکر و نشست‌های هم‌اندیشی به دوستان عرض می‌کنم که من برای فرد ضعیف الحجاب یا به قول امروزی‌ها شل حجاب یا کسی که کشف حجاب می‌کند، سه نگاه قائل هستم و در کردستان این‌ها را دنبال می‌کنم.

نگاه اول این است که شخص بدحجاب یا بی‌حجاب، انسان است و رفتار اولیۀ ما باید رفتار انسانی باشد. ما اجازه نداریم به هیچ انسانی توهین کنیم یا او را تحقیر یا خفیف کنیم. نگاه دوم که ایده و مانیفست فکری ما است، بحث «شهروند» است. این عزیزان شهروند ما هستند، ایرانی و در کشور ما هستند و ما کنار همدیگر زندگی می‌کنیم. ما با برخی از این‌ها با چند واسطه احساس فامیلی کنیم یا احتمالاً رفاقتی باشد؛ شاید همسر یا خواهر یا دوست دوست ما باشند. در نگاه شهروندی نیز اجازه خفیف کردن، توهین کردن و تحقیر کردن هیچ شهروندی را نمی‌دهیم. نگاه سوم مسئله حقوقی کار است؛ یعنی حق و حقوقی که این عزیزان دارند و در جامعه زندگی می‌کنند.

درباره لایحه حجاب و عفاف، به صورت کلی جواب می‌دهم که این لایحه جرح و تعدیل و درباره آن گفت‌وگو می‌شود. بنده در بسیاری از جلسات بودم و ساعت‌ها درباره کلمات یک اساسنامۀ تشکیلات، پژوهشگاه و مجموعه‌ای صحبت می‌کردیم. من این گونه حس می‌کنم که حتماً درباره این لایحه دقت کافی خواهد شد و بزرگانی مشورت خواهند داد تا بعضی از مواردی که احساس می‌شود شاید جامعه در برابر آن مقاومت کند یا صلاح نباشد، به شایستگی تصویب شود اما زمانی که بررسی و تصویب شد، این‌گونه نیست که قابل بررسی و نقد نباشد. امروزه بخشی از مسئلۀ جامعۀ ما اقتضائی است و نمی‌شود برای موضوع رفتارها و منش اقتضائی، قانون کلی پیاده کرد.

در استان کردستان ناهنجاری‌هایی که در کلیپ‌ها و ویدئوها بعضاً نمایش و نشان می‌دهند، نمی‌گویم اصلاً وجود ندارد ولی چیزهایی که پخش شده است به نظر من بسیاری از آن‌ها در استان کردستان نیست و من درباره آن توضیحی دارم که برخی از کسانی که این کارها را می‌کنند به این دلیل است که مماشات و مواظبت شده تا بار دیگر قضایای جدیدی پیش نیاید و خدای نکرده آسیب جدیدی ایجاد نشود. لذا بعضاً سوءاستفاده‌ها و رفتارهای نادرستی شده و توهین‌هایی شده است که کلیپ‌های آن در فضای مجازی وجود دارد.

به صورت کلی عرض می‌کنم که مسائل حقوقی لایحه در چارچوب دو مورد اول یعنی نگاه انسانی و شهروندی انجام شود؛ شاید عزیزان قانونگذار این موضوع را به شکل متداولی که ما قبل از قضایای پاییز گذشته داشتیم قبول نداشته باشند و به جمع‌بندی جدیدی برسند. یعنی قانون‌گذاران و کسانی که قانون تصویب کنند این را در نظر بگیرند. اما اینکه این قانون چه فرایندی طی می‌کند در طی زمان مشخص می‌شود. در کردستان با حضور نخبگان و اهل فنّ و با نشست و برخاست‌هایی که انجام می‌دهیم به دنبال آن هستیم که به یک جایگاه و نقطه‌ای برسیم که تنش‌زا و آسیب‌زا نباشد.

برخی از دلسوزان تریبون به دست، هشدار می‌دهند که اگر مسئولین اقدام نکنند و تصمیم نگیرند، موضوع را باید به مردم سپرد و بحث «آتش به اختیار» را مطرح می‌کنند. شما چه مقدار با این سخن موافق هستید؟ آیا تبعات منفی نخواهد داشت و شاهد هرج و مرج و بی‌قانونی نخواهیم بود؟

امروزه مواردی داریم که افراد بر اساس موازینی که مطلع هستند و می‌دانند، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند اما آنچه که بنده اعتقاد دارم این است که باید با تفسیر خود رهبر معظم انقلاب، آتش به اختیار را معنا کرد. در جلسه‌ای که اولین بار حضرت آقا با دانشجویان درباره آتش به اختیار صحبت کردند، مسئول نهاد دانشگاه شهید بهشتی بودم و من را به آن جلسه دعوت کرده بودند. آقا فرمودند که اگر این کارها نشد، دانشگاه آتش به اختیار است. از آن زمان به بعد کلمه آتش به اختیار وارد ادبیات سیاسی شد. فکر می‌کنم به یک سال نکشید که رهبر معظم انقلاب توضیح دادند که منظور از آتش به اختیار، کار تمیز است. این عین تعبیر ایشان است. یعنی اگر شما می‌خواهید کاری انجام دهید، نباید در آن شائبه، حقد و کینه و نفرت و درگیری باشد.

امروز اگر لایحه به پیش نرود یا قرار شود که توسط مردم اتفاقی بیفتد، به نظر من چون چارچوب آتش به اختیار در اذهان مشخص نیست، برخی اوقات ممکن است سلیقه‌ای عمل کنند، ممکن است یک نفر را نصیحت کنیم و نفر دیگر را نه و ممکن است به یک نفر گیر دهیم و به یک نفر دیگر گیر ندهیم، چون مصادیق این موارد وجود دارد. از طرف دیگر ممکن است مطالبی رد و بدل شود، آیا می‌توانیم آتش به اختیار را تمیز از کار دربیاوریم یا نه؟ در صورتی که تمیز از کاردربیاوریم ما می‌توانیم اقدام کنیم در غیر این صورت به نظر بنده، به این شکل پاسخگو نیست و جواب هم نمی‌دهد.

برخی از دوستان با کلمه آتش به اختیار اوضاع را پیچیده‌تر می‌کنند

کشور با هر تدابیری که دارد باید تکلیف خود را با این قضیه زودتر روشن کند چون برخی از دوستان که از کلمه آتش به اختیار استفاده کرده، اوضاع را پیچیده‌تر می‌کنند و ممکن است حوادث جدیدی رقم بزنند یا افرادی سوءاستفاده ‌کنند. درست است که واژه آتش به اختیار استفادۀ عام دارد اما به پیش‌نیازهای علمی و اخلاقی نیاز دارد و رفتار مخلصانه، تدبیر لازم و اشراف بر موضوعی که درباره آن گفت‌وگو می‌شود را می‌طلبد.

به دلیل اینکه شخص باید انسان مهذّبی بوده و بر روحیات خود تسلط داشته باشد. من بلاتشبیه عرض می‌کنم؛ عمربن عبدود آب دهان خود را که به روی امیرالمومنین(ع) انداخت، حضرت آن لحظه سرش را نبرید، بلند شد چرخی زد و بعد سرش را برید تا این کار بر اثر غضب نباشد. آیا ما این تسلط‌های روحی و معنوی را داریم یا نه؟ این‌ها مسائلی است که به این قضیه سنجاق می‌شود و دقت فراوانی می‌طلبد. من فی‌الجمله می‌توانم بگویم که اگر کسی می‌خواهد این کار را انجام دهد حتماً با اهل فنّ با تعادلی که عرض کردم مشورت کرده و ورود کند.

بیشتر بخوانید:

  • عباس عبدی: چرا به پزشک دستور می دهید به زنان بی حجاب خدمات ارائه ندهد؟ /گزارش خاتمی می تواند پایه یک گفتمان باشد
  • اصل هشتادوپنجی کردن قانون حجاب، یعنی ضدیت با روح قانون اساسی

  • اصل هشتاد و پنجی شدن لایحه حجاب و عفاف پس گرفته می شود؟

۲۷۲۲۰

منبع: خبرآنلاین