نامش نِجات است؛ جراح پلاستیک اما ناجیِ فرهنگی کشور

نامش نِجات است؛ جراح پلاستیک اما ناجیِ فرهنگی کشور

خبرگزاری فارس مازندران ـ زری طاهری پرکوهی| در یک شب سردِ زمستانی کنار شومینه نشسته بود و در فکر فرو رفت، بازی نور قرمزی که هر لحظه پررنگ‌تر می‌شد بالای سقف خودنمایی می‌کرد، چشمش را که برگرداند دید در قسمت پشت لباسش آتش گرفته، دستش را به سمت لباسی که در آتش می‌سوخت برد، آتش فواره می‌زد و داغ و سوزان بود.

با سروصدای به‌وجود آمده اهل خانه شتاب‌زده به کمکش آمدند و با پاشیدن آب و هر چه در توان داشتند آتش را خاموش کردند، او فکر می‌کرد دستش تقریبا کباب شده؛ دستی که سال‌ها وظیفه طبابت را برعهده داشت، اما اینطور نبود او تقریبا نجات پیدا کرده بود و به‌خیر گذشت.

کمی که بهتر شد به‌خاطر آورد که دو سالی است که در فکر انجام کاری خیر است، اقدامی ماندگار و موثر، اما عملی نشد، شاید این آتش جرقه‌ای برای عملی کردن این نیت باشد.

*عاشق کتاب بود کتابخانه ساخت

آرزویش ساخت مدرسه بود چرا که بهترین خاطراتش به دوران راهنمایی که در مدرسه داراب ساری مشغول تحصیل بود برمی‌گردد، اوقات فراغتش را با خواندن کتاب‌های مختلف کتابخانه مدرسه پر می‌کرد و تقریبا حس کنجاوی‌اش اغنا می‌شد، از آنجا عاشق کتاب شد.

با خودش گفت بهتر است نیتش را در زادگاهش روستای کردخیل ساری عملی کند، سال ۱۳۹۴ بود که با همسرش به روستا رفتند، با کمک برادرش، زمینی به مساحت ۹۰۰ متر خریداری کرد، هدفش ساخت مکانی اداری و فرهنگی بود، ساختمانی در سه طبقه به زیربنای ۴۵۰ متری احداث شد که، طبقه اول به درمانگاه، طبقه دوم به کتابخانه و طبقه سوم به سالن کنفراس و واحد دهیاری و شورا (توسط برادرش سید رضا حسینی) ، محوطه ساختمان نیز تبدیل به پارکی برای بچه‌ها شد.

*سفر به خاش؛ ساخت مدرسه‌ای که مولد ۱۷مدرسه دیگر شد

پس از ساخت این بنا طعم لذتی واقعی را چشید، لذتی که دلش می‌خواست دوباره تکرار شود، از این رو به فکر ساخت یک کتابخانه در استان زنجان افتاد اما به‌دلیل نبود همکاری، پس از تشکیل یک نهاد خیریه با حضور جراحان پلاستیک کشور به همراه همسرش که همیشه همراهش بود راهی خاش شدند.

حضور در خاش و مشاهده صحنه‌های غم‌انگیزی از فقر کودکان و که البته شاید در مازندران خودنان هم دیده شود اما آنجا عمومیت بیشتری دارد او را بسیار ناراحت کرد، به‌طوری که عهد کردند هر کدامشان یک مدرسه بسازند؛ هشت نفر بودند تصمیم گرفتند و عملی شد.

سهم او ساخت یک مدرسه هشت کلاسه بزرگ در روستای شریف آباد در سال ۱۳۹۹ با هدف رشد و تعالی کودکان این شهر بود، این نیت خیر آنقدر دست به دست شد که در حال حاضر هجدمین مدرسه خیرساز در سیستان بلوچستان در دست ساخت این گروه است.

* پیروزی سیلِ مهربانی در مقابل سیلِ آب

پس از آغاز به‌کار مدرسه‌ای به نام خودش به مدرسه رفت و اولین عکس دسته جمعی را در کنار دانش‌آموزانی که همه لبخند بر لب داشتند ثبت کرد اما قطار خیررسانی او قصد توقف نداشت، دیگر عادت کرده بود که بخندد و بخنداند‌.

البته روزهای تلخی هم داشت پس از آن زمانی که همراه اعضای انجمن و خانواده سفری به جنوبی‌ترین و شرقی‌ترین شهر کشور یعنی شهرستان دشتیاری رفت، نیت کردند مدرسه‌ای احداث کنند، سقف مدرسه که زده شد، سیل آمد و همه چیز را باخودش برد، اما خبری از ناامیدی نبود و مدرسه جدیدی احداث کردند.

منزل پدری‌اش حوالی میدان امام ساری بود و مغازه پدری در خیابان دروازه بابل، خاطرات زیادی در پارک آفتاب ساری که در مسیر رفت و آمد او از خانه به محل کار بود داشت، پارکی که پیشترها باغ بود، دلش می‌خواست در این پارک کتابخانه‌ای شیک و لوکس احداث کند، در سال ۱۴۰۰ طی ارتباط با استاندار و شهرداری داخل پارک زمینی به مساحت ۳۸۰ متر مربع دریافت و اقدام به کلنگ‌زنی کرد؛ برنامه ساخت یک کتابخانه دوبلکس بود که در حال حاضر در حال تجهیز است‌.

نامش نجات است و الان تقریبا ۵۶ سال دارد؛ دکتر سیدنجات حسینی استاد تمام جراحی فوق‌پلاستیک اهل ساری و ساکن زنجان و تهران، فوق‌تخصص پلاستیک، نائب رئیس انجمن پلاستیک ایران، عضو هیات مدیره جامعه جراحان ایران و نهاد نیکوکاری امید و دانش و همسرش هاله رحمانپور نیز متخصص زنان و فلوشیپ نازایی و اهل زنجان است.

شاید از خودمان بپرسیم ارتباط دلی یک جراح پلاستیک با کتابخانه چیست؟ او در پاسخ به این سوال می‌گوید: هر آنچه که می‌خواستم از تحصیلات و تحقیق آموختم اما از نظر من کتاب ناگفته‌های زیادی دارد دنیایی بزرگ و شگرف که خیلی چیزها می‌آ‌موزد و برای حقیقت‌جویی باید در کتاب‌ها جستجو کرد.

در جامعه امروز سرانه مطالعه کاهش پیدا کرده اما باید دانست که با سرچ کردن در فضای مجازی تنها می‌توان دانش سطحی آموخت و کسب دانش عمیق تنها با کتاب ممکن است، زمانی که اولین پروژه فرهنگی خود را در روستای پدری احداث کردم همه می‌گفتند که اینجا خلوت می‌ماند و رونق نمی‌گیرد اما باورتان می‌شود که روزانه بیش از ۱۵ تا ۴۰ نفر در کتابخانه رفت و آمد می‌کنند و حضور والدین بسیار چشمگیر است.

وجود کتاب‌های کمک درسی و تست‌های کنکور، تجهیز کتابخانه به رایانه و شرایط برگزاری کلاس‌های آموزشی در رشته‌های قرآن، زبان انگلیسی، کامپیوتر و غیره از جمله اقدامات تشویقی است که برای کتاب‌خوانان درنظر گرفته‌ام.

به‌عنوان آخرین جمله می‌گوید: هر کسی هر وقت توانست یک کتاب بخرد شب‌ها یک صفحه از آن را بخواند تاثیر معنوی در خانواده دارد، نوعش فرقی نمی‌کند، با خواندن کتاب تاریخی علمی و ادبی و حتی رمان وارد قصه زندگی دیگران می‌شوید و ذهنتان بازتر شده و از تجربه و دانش شخصیت های داستان‌ها می‌شود در کتاب زندگی خود تجربه بهتری ساخت.

ناجیِ این قصه، که حالا نامش سر درب بسیاری از مدارس می‌درخشد و ناجی فرهنگی کشور شده؛ در حال حاضر ایده جدید دیگری را در ذهن می‌پروراند تا در مازندران عملی کند، او هر شب کتاب می‌خواند و خواندن قرآن و کتب فلسفی را بسیار پیشنهاد می‌کند.

پایان پیام/۸۶۰۴۸/م

منبع: فارس

منتشر شده

در دسته بندی


با عنایت به اینکه سایت «یلواستون» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع مطلب و کاربران است. (قانون تجارت الکترونیک)

یلواستون نقشی در تولید محتوای خبری ندارد و مطالب این سایت، بازنشر اخبار پایگاه‌های معتبر خبری است.