به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، پزشکی شغل شریفی است که در نجات و درمان انسان ها نقش به سزایی دارد، از گذشته نیز افرادی همچون حکیم ابوعلی سینا به علم طبابت مشغول بودهاند و امروزه نیز پزشکان چیره دستی راه او را ادامه میدهند.
پزشکانی که با گذشت و فداکاری بیماران را مداوا میکنند و وسیله ای میشوند برای بازگشت سلامتی و ادامه حیات.
آنچه امروزه در این زمینه قابل توجه است آمار زیاد علاقه مندان به رشته تجربی و پزشکی و شرکتکنندگانی که در آزمون سراسری برای ورود و تحصیل در این رشته با یکدیگر به رقابت میپردازند و حتی هزینه های هنگفتی برای شرکت و رسیدن به موفقیت در این مسیر در کلاس های تقویتی و آزمون های مشابه میپردازند.
دکتر علی بهادر یکی از پزشکان برجسته این سرزمین که در منطقه محرومی چشم به جهان گشوده و تا قبل از دوران دبیرستان تصوری از شغل پزشکی و دانشگاه نداشته است به همه ثابت کرد که تنها با تلاش و پشتکار فراوان میتوان به درجات عالی و موفقیت دست پیدا کرد.
دکتر بهادر که با سختی و مشقت های فراوان وارد این عرصه شده هدفش را خدمت به کشورش میداند و کمک به بیمارانش را اولویت خود قرار داده و دغدغه آنها را به خوبی درک میکند.
امروز افتخار همصحبتی با این پزشک دغدغه مند را داشتم؛ به همین منظور برای آشنایی بیشتر از او خواستم ابتدا خود را معرفی کند: علی بهادر متولد ۱۳۳۷ در شهرستان شبانکاره دشتستان استان بوشهر، فوق تخصص جراحی اطفال و پیوند اعضا هستم.
از زندگی در منطقه محروم تا قبولی در رشته پزشکی با رتبه عالی
از او خواستم از مدارک و سوابق تحصیلی اش بگوید که پاسخ داد: دوره دبستان را در منطقه خودمان؛ شبانکاره گذراندم، دبیرستان را در شهر های مختلف از جمله گناوه و آبپخش گذراندم و مابقی را در شهرستان کازرون تحصیل کردم و پزشکی عمومی را دانشگاه اصفهان قبول شدم و سال ۶۲ برای تحصیل جراحی عمومی به شیراز آمدم و تحصیل از سال ۶۲ تا ۶۶ در زمان جنگ گذراندم.
او ادامه داد: بعد از آن به یاسوج و جهرم به عنوان جراح رفتم البته مسئولیت های دیگری نیز داشتم، سال ۸۰ که برگشتم و فوقتخصص جراحی کودکان را در شیراز و تهران گذراندم و بعد از آن به مدت یکسال برای دوره و آموزش های تکمیلی به انگلستان رفتم و دوباره به ایران بازگشتم و تا الان در اینجا پیوند اعضا و جراحی کودکان را انجام میدهم.
تصوری از دانشگاه و رشته پزشکی نداشتم
از دکتر دلیل انتخاب رشته و شغل پزشکی را پرسیدم که با لهجه زیبای جنوبی اش گفت: شاید تقدیر من این بود، من اهل منطقه ای محروم بودم و فکر میکردم هر شخصی که دیپلم میگیرد باید یا معلم شود یا در اداره ای مشغول به کار شود یا به دنبال کار خود برود تا اینکه در دوره دبیرستان متوجه شدم، میشود دانشگاه هم رفت و ادامه تحصیل داد، بنابراین با راهنمایی و تشویق های مدیر دبیرستان آقای دانا درس خواندم و کنکور دادم و در اولین آزمون کنکور در رشته پزشکی با رتبه ای بالا قبول شدم، تا قبل از آن تصوری از دانشگاه و پزشکی نداشتم.
علاقه به کودکان باعث انتخاب جراحی اطفال برای فوق تخصص شد
به دکتر گفتم دلیل خاصی برای انتخاب جراحی اطفال برای فوق تخصص داشتید؟ که پاسخ داد: من تخصص جراحی عمومی داشتم و باتوجه به اینکه به کودکان نیز علاقه مند بودم فوقتخصص را جراحی اطفال انتخاب کردم.
فعالیت های اجرایی زیادی داشتم
او در ادامه از فعالیت های خود گفت و توضیح داد: علاوه بر فعالیت های پژوهشی فعالیت های اجرایی زیادی داشتم، در سال ۶۸ دو سال پس از فارغالتحصیلی ام تا آخرهای سال ۶۹ به عنوان مدیرعامل بهداشت و درمان کهگیلویه و بویر احمد خدمت کردم و پس از آن که برگشتم و فوقتخصص را خواندم مدتی به عنوان معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی شیراز خدمت کردم البته یک دوره دیگر نیز معاون بودم و به مدت دوسال نیز به عنوان رئیس دانشگاه و حدود ۴ سال در سازمان نظام پزشکی به عنوان رئیس خدمت کردم، حدود ۴ سال نیز به عنوان رئیس بخش پژوهشی دانشگاه بودم و کار های پژوهشی نیز در کنار اینکار ها انجام دادم.
دو کتاب و بیش از ۱۶۰ مقاله علمی
از دکتر بهادر درخصوص مقالات و کتاب هایشان پرسیدم که آنها را معرفی کرد و اظهار داشت: یک کتاب تحت عنوان جراحی کودکان که مربوط به دانشگاه ملبورن استرالیا بود را ترجمه کردم و دانشجو ها الان آن را میخوانند و یک کتاب دیگر نیز با عنوان عوامل سرطان ترجمه کردم که در کتابفروشی ها پیدا میشود و نزدیک به ۱۶۰ مقاله علمی در این زمینه ها نوشته ام.
دغدغه های مالی بیماران باعث شد مطب را تعطیل کنم
نکته ای که علامت سوالی در ذهنم به وجود آورده بود این بود که دکتر بهادر با ۳۰ سال سابقه مطب شخصی ندارد و تنها مدت کوتاهی در مطب فعالیت داشته، از او خواستم در اینباره توضیح دهد که بیان کرد: همانطور که میدانید معمولا اعضای هیئت علمی پس از ۱۰ سال خدمت اگر دانشیار بشوند میتوانند برای خود مطب بزنند البته در زمان ما با استادیاری هم میتوانستیم مطب بزنیم، خب من حدود ۵ ماه بیشتر مطب نداشتم و در این مدت از مطب داری خیلی خوشم نیامد و این مسئله که باید در مورد هزینه ها با بیمار صحبت میکردم ذهنم را درگیر میکرد و مدام به این فکر میکردم که آیا بیمار این هزینه را دارد یا نه یا چگونه قرار است بپردازد، آیا فقیر است یا دارا، از کجا این پول را تهیه کرده، این ها باعث شد خیلی از مطب داری خوشم نیاید به همینخاطر مطب را تعطیل کردم و طی این سی و چند سالی که خدمت میکنم همش با تعرفه دولتی و بدون هیچ ارتباط مالی با مریض است.
او ادامه داد: نمیگویم مطب بد است فقط با روحیه من سازگار نبود.
تلاش فراوان عامل موفقیت من است
باتوجه به شرایطی که دکتر از مراحل تحصیل و زندگیش تعریف کرد از او پرسیدم عامل موفقیت خود را چه میداند که گفت: من رمز موفقیت خودم را فقط در تلاش میبینم، به خاطر اینکه در منطقه ای محروم که حتی در سال های قبل انقلاب آب آشامیدنی از چاه هایی بود که آب سالمی نداشتند،گرمسیر بود و بیشتر مواقع با قحطی مواجه بودیم و با مشکلات مختلفی دست به گریبان بودیم درس خواندم، با تمام تلاشم تمام درس هایم را میخواندم و همه تکالیفم را انجام میدادم و سختی های زیادی در این راه میکشیدم، آن زمان از مسیر صعب العبور از دشتستان به کازرون برای تحصیل میآمدم و حدود ۶ ماه یکبار خانواده را میدیدم و دلتنگی سخت بود، با نبود امکانات و فقر مالی بسیار تلاش و سخت کوشی کردم و دوست داشتم کاره ای در جامعه بشوم.
او افزود: همانطور که خداوند نیز در قرآن میفرماید اگر سعی و تلاش کنید چیزی به دست میآورید در غیر اینصورت چیزی نصیبتان نمیشود.
خودم را مدیون کشورم میدانم
استاد نظرش را راجع به مهاجرت بیان کرد و با اشاره به اینکه شرایط مهاجرت را داشته اما انتخابش ماندن و خدمت کردن بوده گفت: مهاجرت برای من خیلی آسان بود اما من با وجود اینکه مدتی در انگلیس و ژاپن بودم و برای سمینار های مختلف به حدود ۳۰ کشور سفر کردم؛ هیچوقت دلم نخواست آنجا بمانم یا مهاجرت کنم، خودم را مدیون کشورم میدانستم و در ذهنم بود که باید اینجا خدمت بکنم.
او ادامه داد: آنچه گفتم به این معنا نیست که مهاجرت بد است یا بسیاری از آنهایی که مهاجرت کرده اند به خاطر عدم علاقه به کشورشان بوده است، باید واقعیت را بپذیریم، خیلی از احترامی که به پزشک و شغل پزشکی میشد امروزه کم شده و با توجه به شرایط جامعه امروزه پزشکی دیگر آن شغلی نیست که بتواند افراد را اقناع کند، مسئولین با چاره اندیشی مناسب برای دانشجویان و تحصیل کردگان میتوانند مانع مهاجرت این افراد بشوند.
اگر پزشکی را برای رفع بیماری و کمک به مردم میخواهید، انتخاب کنید
او در آخر توصیه ای به جوانانی که میخواهند در این مسیر قدم بگذارند توصیه ای کرد و گفت: میخواهم به جوانان بگویم اینکه بخواهید پزشکی را واقعا به عنوان یک شغل درآمدزا نگاه کنید اشتباه است و تنها ۳۰ درصد از پزشکان درآمد های آنچنانی دارند و اکثرا از لحاظ درآمد قابل مقایسه با خیلی از شغل ها نیستند، بنابراین اگر خود پزشکی را دوست دارید و علاقه مند هستید که مشکلات و بیماری های مردم را برطرف کنید و هر بیمار دردمندی را بپذیرید وارد این حرفه بشوید.
گفتوگو از: صبا بنکی
پایان پیام/ن
منبع: فارس