داستان احیای یک ستاره

داستان احیای یک ستاره

سامان قدوس کسی که تا یک قدمی خداحافظی از تیم ملی رفت حالا بازیکن فیکس تیم ملی به حساب می‌آید.

ایمان گودرزی؛ سامان قدوس را هیچ وقت تا این حد مؤثر در ترکیب تیم ملی ندیده بودیم. هافبک- وینگری که اولین بار در دوران مربیگری کارلوس کی‌روش به تیم ملی دعوت شد و ایران را به سوئد ترجیح داد. او همان زمان توانایی بازی در ترکیب اصلی سوئد را داشت اما کی‌روش با صحبت‌هایی که انجام داد، سامان را مجاب کرد تا این تصمیم مهم را به سود ایران بگیرد. با اینکه کی‌روش اصرار داشت قدوس برای ایران بازی کند اما در روش مورد نظر او سامان جایگاه ویژه‌ای به دست نیاورد. کی‌روش عادت داشت از سیستم دفاع صرف و ضدحمله‌های سریع استفاده کند و به همین دلیل قدوس کمتر در ترکیب اصلی قرار گرفت. کی‌روش از سامان کم و بیش بها می‌داد. به عنوان نمونه او در جام جهانی ۲۰۱۸ فقط بازیکن ذخیره بود و برای دقایقی کوتاه وارد زمین می‌شد. در همان مقطع خیلی‌ها بر این عقیده بودند که قدوس باید حتی در ترکیب اصلی قرار بگیرد اما نظر و تصمیم کی‌روش چیز دیگری بود.
در جام جهانی ۲۰۲۲ نیز سامان تنها یک نیمه مقابل آمریکا یه زمین رفت. او در دو بازی اول مقابل انگلیس و ولز هرگز فرصت بازی به دست نیاورد. آن هم در شرایطی که سال‌ها در لیگ برتر و ترکیب برنتفورد بازی کرده و آشنایی کاملی با تیم‌های بریتانیایی نظیر انگلیس و ولز داشت.
سامان به دلیل بی‌توجهی‌های متوالی سرخورده شده بود.‌ او در زمان مربیگری ویلموتس و اسکوچیچ هم آن جایگاه واقعی را به دست نیاورد. نه اینکه بازیکن ثابت نباشد، نه اما آنطور که باید، روی او حساب نمی‌شد و همین مسأله او را آزار می‌داد. به همین دلیل گفته می‌شد سامان علاقه‌ای برای بازگشت به تیم ملی ندارد و می‌خواهد فقط روی رقابت‌های باشگاهی متمرکز شود. تصمیم قدوس همین بود و او در چند اردوی نخست تیم ملی هم شرکت نکرد. قلعه‌نویی اما برنامه ویژه‌ای برای سامان در ذهن خود داشت. او هرگز به این فکر نمی‌کرد که گروهی از بازیکنان را داشته باشد که قدوس در بین آنها نباشد. برای همین چندین بار قلعه‌نویی تلاش کرد تا سامان به اردوی تیم ملی بیاید و دوباره برای ایران بازی کند. همین اتفاق هم رخ داد با این تفاوت که این بار سامان به ترکیب ثابت رسید، جایگاهش مستحکم شد و البته درخشید.
در دیدارهای اخیر تیم ملی، قلعه‌نویی نقش مهمی به سامان داده و از او به عنوان بازیگردان و نبض میانه میدان تیم ملی استفاده کرده. قدوس به معنای واقعی کلمه، چشم‌نواز بازی می‌کند. او برابر فلسطین دو پاس گل داد. فارغ از این دو پاس گل، او کمترین اشتباه را در زمین انجام می‌دهد و ساده و مفید بازی می‌کند.

داستان احیای یک ستاره

ستاره کلاسیک، بازیکن مدرسه‌ای

سامان قدوس ستاره این روزهای تیم ملی ایران است. ستاره‌ای سایلنت و بی‌حاشیه که فارغ از هیاهوی رایج بی‌سر و صدا کار خودش را انجام می‌دهد و می‌کوشد تا در انجام مأموریت خود بهترین باشد. ستاره‌ای که تنها تمرکزش روی فوتبال است و به حاشیه و مسائل جانبی اهمیتی نمی‌دهد. برای او فوتبال یک اصل است و در این اصل، او هرگز به فرع فکر نمی‌کند و تمام تلاش خود را به کار بسته تا مرکز این اصل باشد؛ آنچه به نظر می‌رسد که تحقق یافته. او این روزها بدون غوغاسالاری ستاره اصلی تیم ملی است. ستاره‌ای که فوتبال را برای فوتبال بازی می‌کند و از پیرامون آن فاصله می‌گیرد. او مرد ویترین نیست. او برای حاشیه‌ها و رنگ و لعاب‌های جذاب فرامتنی ابداً اعتباری قائل نیست و یاد گرفته تا تنها روی اصل فوتبال تمرکز کند. همین سبب شده تا او ستاره متفاوتی در کلونی تیم ملی باشد. یک ستاره جداافتاده و یک تافته جدا بافته. سامان در تیم ملی امضای خود را در بعد فنی گذاشته و به یک مهره بدون جانشین بدل شده. مردی که با پاس‌های مدرسه‌ای و فوتبال کلاسیک در بعد فنی اعتباری دوچندان دارد و توانسته در تیم غریزی ایران یک بازیکن مدرن باشد. بازیکن مدرنی که تمامی جزئیات فوتبالش با دیگران متفاوت است و همین او را بدل به نگین انگشتری تیم ملی کرده که تأثیرش روی تمامی ابعاد بازی تیم ملی عیان است. در بازی نخست جام ملت‌ها برابر فلسطین این انگاره به طرز عریانی دوباره اثبات شد. در همان 15 دقیقه ابتدایی بازی روی گل اول و دوم دو پاس هوشمندانه و اروپایی از سامان قفل بازی را باز کرد تا برد ایران گارانتی شود.
تأثیر قدوس و کیفیت ممتازش البته تنها به حوزه فنی محدود نمی‌شود. سامان در کمیت و کیفیت و انگاره‌های فرافنی هم به‌راستی بی‌همتاست. بازیکنی که در حوزه رفتاری نیز می‌کوشد این تفاوت و این کلاس بالای خود را به رخ بکشد. او در زمین ابداً با داور هم‌کلام نمی‌شود و برخلاف عادت مألوف ایرانی‌ها به داور اعتراض نمی‌کند. قدوس حتی از پرخاش‌های رایج فوتبال ایرانی به حریف و بازیکن مقابل دوری می‌کند و تمام انرژی خود را معطوف بازی و انجام وظایفش می‌کند. مصداق عینی این انگاره بازی با فلسطین است. وقتی بازیکن حریف در دقیقه 12 با یک تکل وحشیانه و بد از پشت سامان را زمین زد، قدوس هرگز نه به حریف پرخاش کرد و نه به داور اعتراض نمود که چرا بازیکن خاطی را جریمه نکرده. او پس از سرنگونی بلند شد و به جای اعتراض، تمام تمرکز خود را معطوف به ارسال پاس گل دوم کرد تا در همان یک ربع اول بازی نسخه حریف پیچیده شود. او حتی مصدومیت مزمن ناشی از این خطا را بهانه نکرد و با وجود درد محسوس- که در نحوه گام زدنش در زمین هویدا بود- و با وجود برنامه ریزی کادر فنی برای تعویض و محافظت از وی، در زمین ماند و بازی کرد.
رفتار حرفه ای درون زمین و البته بیرون زمین از قدوس یک ستاره متفاوت ساخته؛ ستاره‌ای کلاسیک که خودش متفاوت است و به تیم ملی نیز این تفاوت را می‌بخشد.

پیروزی‌های تیم ملی در یک سال اخیر را کنار بگذارید. بازگشت سامان به تیم ملی و درخشش او در ترکیب ثابت، بهترین هدیه‌ای است که قلعه‌نویی به هواداران ایرانی داده. هدیه‌ای که کی‌روش، اسکوچیچ و ویلموتس ندادند اما امیر اصرار داشت که قدوس باشد و حالا نتیجه‌اش را می‌بیند. به همین دلیل هم هست که وقتی سامان مصاحبه می‌کند، مدام قلعه‌نویی را مورد تعریف و تمجید قرار می‌دهد. ممنون آقای مربی برای این هدیه ارزشمندی که به ما و تیم ملی دادی!

بیشتر بخوانید؛

  • قلعه‌نویی: هم من عصبانی شدم و هم بیرانوند!

  • بیرانوند: ۱۰ – یک می‌بردیم هم ناراحت بودم!

  • عکس‌| یک زن ایرانی تماشاگر ویژه ال‌کلاسیکو در عربستان

257 251

منبع: خبرآنلاین