موج فراگیر ابزارهای هوش مصنوعی مولد میتواند سرآغاز یک انقلاب نسلی در حوزه فناوری باشد. گواه این جریان آمارها و بررسیهایی هستند که اخیرا انجام شدهاند و نشان میدهند بیش از نیمی از کارمندان شرکتهای فناوری اعتقاد دارند فشار مدیران برای استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در محل کار آنها شدت گرفته است. با این حال، ۸۶ درصد از شرکتها در جهان هنوز آمادگی بهکارگیری هوش مصنوعی را ندارند.
این آمارها در تازهترین گزارش شرکت سیسکو در این زمینه (Cisco AI Readiness Index) آمدهاند؛ گزارشی که شاخص آمادگی هوش مصنوعی را بر پایه شش محور کلیدی بررسی میکند. این محورها شال استراتژی، زیرساخت، داده، حکمرانی، استعداد (نیروی انسانی) و فرهنگ سازمانی هستند و بر اساس نظرسنجی از هشت هزار مدیر ارشد کسبوکار و بیش از 500کارمند شرکتهای خصوصی در سراسر جهان سنجیده میشود.
این شاخص، شرکتهای مختلف را از نظر سطح آمادگی سازمانی برای استفاده از هوش مصنوعی در چهار دسته کاملا آماده، نسبتا آماده، دارای آمادگی محدود و ناآماده طبقهبندی میکند. بر این اساس، تنها ۱۴ درصد از شرکتها در دسته کاملا آماده قرار دارند و سایر شرکتها نیز به ترتیب ۳۴ درصد (نسبتا آماده)، ۴۸ درصد (آمادگی محدود) و ۴ درصد (عقبافتاده) ارزیابی شدهاند.
داده و زیرساخت: چالش اصلی کسبوکارها
بسیاری از شرکتها اظهار کردهاند که زیرساخت موجود در شرکتها در بهترین حالت میتواند پاسخگوی توسعه محدود و اولیه هوش مصنوعی باشد و آنها برای طی کردن مراحل پیشرفتهتر نیاز به معماری مجدد و افزایش ظرفیت خود خواهند داشت. در خصوص معماری و حکمرانی داده در سطح شرکت نیز دغدغه مشابهی وجود دارد. در حالی که بر اساس گزارش سیسکو، ۸۱ درصد شرکتها تایید کردهاند که سیلوی داده آنها در جایی دور و به صورت پراکنده از شرکت نگهداری و پردازش میشود. بیشتر مدیران شرکتها فقدان انسجام و تمرکز داده مورد نیاز برای مدیریت داده و انجام پردازشهای هوش مصنوعی را به عنوان یک مانع جدی معرفی کردهاند. با این همه، کمترین شکاف بین شرکتها در بخش استراتژی مشاهده میشود؛ جایی که اکثر شرکتها مدعی هستند مسیرهای توسعهای برای به کارگیری هوش مصنوعی در کسبوکارشان را یافتهاند و تدریجا در حال اجرای آن هستند.
اینترنت و هوش مصنوعی؛ دو روی یک سکه
در بخشی از گزارش به اهمیت بسزای کیفیت اینترنت و بهطور ویژه شاخص تاخیر (latency) به عنوان شرط لازم و حیاتی برای تحقق فرآیند پذیرش هوش مصنوعی در صنعت اشاره شده است. تنها ۲۱ درصد از شرکتها، زیرساخت شبکه کنونی خود را برای تحمل بار مورد نیاز برای اجرای راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی، بهینه و مناسب ارزیابی کردهاند. این موضوع بار دیگر اهمیت پایداری و عدم اختلال در زیرساخت اینترنت را یادآور میشود که در ایران هنوز مسالهای مهم و حلنشده باقی مانده است. بنا بر دومین گزارش انجمن تجارت الکترونیک (دی ۱۴۰۲) گذشته از برخی اختلالات مقطعی، یکسری اختلال مستمر نیز در شبکه کشور وجود دارد که در ساعات اوج مصرف (بین ساعت ۲۰ تا ۲۳) مشاهده میشود. این گزارش وضعیت اختلالات شبکه طی یک سال اخیر و بعد از سیاستهای محدودکننده اتخاذ شده در پاییز ۱۴۰۱ را چندان امیدوارکننده نمیداند. در چنین شرایطی، گذار صنعت و کسبوکارها به فناوریهای جدید طبیعتا دشواریها و پیچیدگیهای مضاعفی خواهد داشت.
وقت زیادی باقی نمانده
گزارش سیسکو در بخش مربوط به فرهنگ سازمانی نشان میدهد بیش از ۶۰ درصد پاسخگویان نسبت به عقب ماندن از موج تغییرات هوش مصنوعی در بازار اظهار نگرانی کرده و ضرورت چارهاندیشی کسبوکارها در بازه زمانی کمتر از یکسال را ضروری میدانند. در خصوص فرهنگ سازمانی، دغدغه اصلی شرکتها باید بر انطباق سریع و کم دردسر نیروی انسانی و همچنین فرآیندهای سازمان با ملزومات نوظهور بهکارگیری راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی متمرکز باشد. با این همه، شکاف و فاصله بسیار محسوس ذهنیت مدیران ارشد با مدیران میانی (یا کارمندان) نسبت به هوش مصنوعی و آمادگی برای انطباق با شرایط جدید مشهود است.
اما آنچه در این میان میتواند برای کسبوکارهای ایرانی حائز اهمیت باشد، تاکید سیسکو بر مساله تربیت و حفظ نیروی انسانی متخصص است. بر اساس این گزارش، ۹۰ درصد شرکتها از سرمایهگذاری ویژه در حوزه تربیت و جذب نیروی انسانی متخصص برای تسهیل این گذار در رقابت با سایر شرکتها خبر دادهاند. نگاهی به آمارهای هشداردهنده مهاجرت نخبگان فنی و متخصص در کشور میتواند اهمیت این موضوع را دو چندان کند. با کنار هم گذاشتن این موضوع از طرفی و آغوش باز کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به ویژه عربستان، قطر و امارات برای جذب و بهکارگیری نخبگان فنیمهندسی دیگر کشورها در راستای برنامههای کلان ملی و منطقهای در حوزه هوش مصنوعی از طرف دیگر، میتوان دریافت که زنگ هشداری برای آینده اکوسیستم دیجیتال کشور به صدا درآمده است.
به گزارش فایننشال تایمز، اخیرا عربستان سعودی 3هزار قطعه از جدیدترین پردازندههای گرافیکی H100 شرکت Nvidia را به ارزش ۱۲۰میلیون دلار خریده است. قیمت هر یک عدد این پردازنده گرافیکی ۴۰ هزار دلار است و توسط جنسن هوانگ، مدیرعامل Nvidia، به عنوان «نخستین کامپیوتر (تراشه) جهان که بهطور اختصاصی برای عملیات هوش مصنوعی مولد طراحی شده است» معرفی شده است. این خرید برای عربستان سعودی از طریق دانشگاه علم و فناوری ملک عبدالله (KAUST) انجام شد که در حال حاضر مالک ۲۰۰ پردازنده گرافیکی هوش مصنوعی A100 نسل قبلی Nvidia است. امارات نیز پیشتر هزاران تراشه شرکت Nvidia را خریده که در فرآیند توسعه مدل زبانی بزرگ متنباز خود به نام شاهین (Falcon) در موسسه دولتی نوآوری و فناوری ابوظبی به کار گرفته شده است. شرکت Nvidia در سال ۲۰۲۳ حدود ۵۵۰ هزار پردازنده گرافیکی H100 را در سراسر جهان عرضه کرد که بیشتر آنها به شرکتهای فناوری ایالاتمتحده رفتهاند. موسسه تحقیقاتی عمومی عربستان سعودی و دانشگاه علم و صنعت ملک عبدالله نیز تا پایان سال گذشته میلادی ۳ هزار عدد از این محصول فناوری لبه را به ارزش تقریبی ۱۲۰ میلیون دلار دریافت کرده است.
برای تقریب به ذهن، سرویس ChatGPT -متعلق به شرکت OpenAI- بر پایه ۱۰۲۴ تراشه A100 توسعه پیدا کرده است. این در حالی است که این دو کشور برنامههای چشمانداز توسعه خود را به عنوان چشمانداز ۲۰۳۰ در عربستان سعودی و چشمانداز ۲۰۳۱ در امارات، با هدف اصلی عبور تدریجی از اقتصاد متکی بر نفت منتشر کردهاند.
فراموش نکنیم که بازار رو به رشد هوش مصنوعی مولد در سراسر جهان در مرحله نوظهور رقابت بر سر کلان داده در میان مشاغل و همچنین نبرد بین دولتها بر سر جریانهای دادههای فرامرزی و مالکیت داده، قرار دارد. این وضعیت در اقتصاد دیجیتال بهشدت خطر بروز شرایط موسوم به «برنده صاحب همهچیز» (winner-takes-all) را بالا میبرد. جالب آنکه، در پایانبندی گزارش سیسکو به این موضوع اشاره شده است که بیش از ۶۰ درصد شرکتهای پاسخدهنده، بهکارگیری هوش مصنوعی برای بهبود بهرهوری و افزایش سود عملیاتی را دنبال میکنند و صرفا ۴۷ درصد به ارتقای کیفیت تجربه کاربران و حقوق مشتری به کمک این فناوری اشاره کردهاند. از این رو، شرکتهای معدودی با مهارتهای فنی، منابع انسانی، سرمایه و دادههایی که توانایی توسعه راهحلهای توسعهیافته هوش مصنوعی را دارند، به بازیگران پیشرو و تعیینکننده آینده محبوب در این نظم دیجیتال جدید تبدیل خواهند شد. بنابراین به شکلی محتمل و قابل انتظار، قدرت متمرکز در دستان سرمایهگذاران فناوری و پرداختن به الزامات رویکرد انسانمحور (Human-centered approach) برای حکمرانی فناوری در جهان ضرورتی انکارناپذیر خواهد بود.
تقلای دولتها برای جانماندن
دولتها در سراسر جهان در سالهای اخیر توجه زیادی به ظرفیت فناوری هوش مصنوعی و الگوریتمها کرده و در ادامه سرمایهگذاری چشمگیری در این زمینه انجام دادهاند. وعدهها و امیدهایی که هوش مصنوعی از تحقق آنها خبر میدهد، میتوانند در آینده نزدیک ساختار، عملکرد و حتی نوع نگاه مردم به دولت را دگرگون کنند؛ از بهبود عملکرد، کاهش هزینهها و کارآمدسازی مدیریت گرفته تا پیشگیری از تخلفات و تسهیل پیشبینی آینده. با این حال، تحقیقات پژوهشگران دانشگاه کبک کانادا (Université du Québec) نشان میدهند مزایای مدنظر دولتها از هوش مصنوعی ممکن است اغراقآمیز باشد. در همین راستا، نگرانیهای جدی در مورد برابری، اخلاق، عدالت و انصاف مطرح شده است و برخی نگرانند که این مسائل دموکراسی و اصل تکثر و تنوع را تهدید کند.
در حالی که کشورها برای پذیرش قدرت هوش مصنوعی و انطباق با اشکال مختلف این فناوری در محل کار و زندگی روزمره آماده میشوند، محققان این سوال را مطرح میکنند که آیا اقدامات کافی برای اطمینان از مسوولیتپذیری و پاسخگویی خروجی کار هوش مصنوعی وجود دارد؟ پژوهشها حاکی از این است که آمادگی دولتها برای پذیرش هوش مصنوعی لزوما همیشه با مسوولیتپذیری همراه نیست و این موضوع حتی درباره برخی از پیشرفتهترین کشورهای جهان نیز صدق میکند.
در طول شش سال گذشته، Oxford Insights روی ارزیابی آمادگی دولتها برای پیادهسازی هوش مصنوعی در ارائه خدمات عمومی به شهروندان خود کار کرده و نتایج آن را با انتشار گزارش سالانه شاخص آمادگی هوش مصنوعی دولتها اعلام کرده است. پرسش اساسی و اولیه این شاخص همواره ثابت بوده است: دولتها برای بهکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی به تفکیک بخشهای حکمرانی، داده و زیرساخت و فناوری، تا چه میزان آمادگی دارند؟ شاخص آکسفورد برای تعیین آمادگی هوش مصنوعی در بخش عمومی، چارچوبی متشکل از شاخص 39 شاخص معتبر بینالمللی را ارزیابی میکند: از وجود یک استراتژی ملی هوش مصنوعی و تعداد مقالات تحقیقاتی در زمینه هوش مصنوعی توسط محققان کشورها گرفته تا درصد خانوارهایی که به اینترنت پرسرعت و مقرونبهصرفه در خانه دسترسی دارند و شاخصهای کلان دیگر همچون شاخص جهانی رقابتپذیری و نوآوری. بیمها و مشکلات بالقوه هوش مصنوعی برای بخش عمومی واضح است، اما دولتها در سراسر جهان باید خود را برای پذیرش این فناوری آماده کنند تا به تعبیر ریچارد استرلینگ، مدیرعامل Oxford Insights، از واقعیتهای بازار جا نمانند.
ما کجا ایستادهایم؟
با نگاهی به ردهبندی اعلامشده توسط آکسفورد میتوان دریافت که اوضاع ایران در این شاخص نامطلوب است. بر اساس این گزارش، ایران با قرار گرفتن در رده ۹۴ از میان ۱۹۳ کشور و در کنار کشورهایی همچون سریلانکا، باهاما و فیجی و پایینتر از برخی کشورهای نزدیک همچون پاکستان و ازبکستان، در دسته کشورهای کاملا ناآماده برای پذیرش این فناوری تحولآفرین معرفی شده است.
این در حالی است که سرمایهگذاریهای عظیم و برنامهریزیهای بلندمدت کشورهای منطقه – بهطور خاص کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (بحرین، قطر، امارات و عربستان سعودی) – در حوزه هوش مصنوعی زودتر از آنچه انتظار میرفت، جواب داده است. امارات متحده عربی تنها نماینده منطقه مِنا (MENA) در بین ۲۰ کشور برتر شاخص آکسفورد است که به همراه عربستان (رده ۲۹) در میان آمادهترین کشورهای بررسیشده در این شاخص قرار گرفتهاند. در این خصوص، فاصله بین ایران با سایر همسایگان کمتر ثروتمند نیز قابلتوجه است؛ روسیه در رده ۳۸، ترکیه در رده ۴۷، قزاقستان در رده ۷۲ و نهایتا آذربایجان در رده ۷۳ ارزیابی شدهاند.
با وجود پیشرفتهای درخور توجه در سالهای اخیر، همچنان نقاط ضعف عمدهای در کشور وجود دارد که باعث پایین آوردن رتبه ایران در این شاخص معتبر بینالمللی شده است که از آن جمله میتوان به بلاتکلیفی سند استراتژی کلان هوش مصنوعی در کشور، نامناسب بودن کیفیت و پایداری شبکه در مقایسه با استانداردهای جهانی، سرعت بسیار پایین در گذار به نسلهای جدید فناوریهای ارتباطی، بیتوجهی سیاستگذار به برخی شاخصهای کلیدی بینالمللی و فقدان رویکرد و دستورکار یکپارچه و مورد اجماع برای بهبود این شاخصها اشاره کرد.
در همین راستا، احمد حسینی قورتانی، پژوهشگر هوش مصنوعی، در مصاحبه با «دنیای اقتصاد» گفت: «مقایسه روند تحولات رتبه و نمره ایران در برخی از شاخصهای حیاتی ارتباطات همچون شاخص دولت الکترونیک سازمان ملل (UN e-Government Survey)، شاخص آمادگی شبکه (Network Readiness Index) و شاخص بلوغ محیط تنظیمگری فناورانه (World Bank GovTech Maturity Index) در این سالها نشان از بیتوجهی یا بیبرنامگی کشور در این زمینه دارد.» او معتقد است وضعیت فعلی ایران در این شاخصها و شاخص آمادگی هوش مصنوعی که به نوعی بازگوکننده شاخصهای دیگر در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات است، با واقعیت موجود نیز انطباق ندارد.
از نظر او کمتوجهی آشکار دولت و وزارت ارتباطات به اجلاسها، بسترها و مسیرهای ارتباطی منتهی به سنجش شاخصهای مذکور، باعث شده است در روند سالهای اخیر همواره شاهد کاهش نمرات و رتبه ایران باشیم. هرچند به باور این پژوهشگر هوش مصنوعی، نمیتوان پیشرفت کشورهای همسایه بهویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس در این زمینه را انکار کرد. با این همه، حسینی با اشاره به اینکه دستور کار ایران در این حوزه هنوز مشخص نیست و چشمانداز پایدار بلندمدت آن مغفول مانده است، میگوید: «مادامی که تغییر نگرشهای حاکم بر دستگاه سیاستگذاری کشور و تلاش در جهت همگرایی نهادی ذینفعان در زمینه اهمیت حضور فعال در مجامع بینالمللی موثر بر اقتصاد دیجیتال و فناوری اطلاعات حاصل نشود، نمیتوان انتظار بهبود جایگاه ایران در شاخصهای اینچنینی را داشت.»
گزارش آکسفورد در جمعبندی نسبت به افزایش چشمگیر شکاف فناورانه میان دولتهای ثروتمند و کمدرآمد در حوزه هوش مصنوعی هشدار میدهد. بر اساس یکی از نمودارهای این گزارش، بیشترین شکاف را میتوان بین کشورهای پردرآمد نظیر ایالاتمتحده، بریتانیا، فنلاند و… و کشورهای با درآمد متوسط مشاهده کرد که به تحلیل آکسفورد، این شکاف در آینده نگرانکننده خواهد بود. در روزهای گذشته، بریتانیا از برنامه خود برای صرف بیش از 125میلیون دلار با هدف تحقیق و توسعه و آموزش در زمینه هوش مصنوعی خبر داد. بر این اساس دولت بریتانیا ۹ مرکز تحقیقاتی جدید هوش مصنوعی را در سراسر این کشور راهاندازی خواهد کرد که از ترویج استفاده مسوولانه از هوش مصنوعی در آموزش، امنیت و صنایع خلاق حمایت میکند و به نهادهای تنظیمگر برای مدیریت ریسک و مزایای این فناوری آموزش میدهد.
نکته جالب در پایان آن است که تلاش نگارنده این مطلب برای دسترسی به گزارش آکسفورد بدون استفاده از VPN بینتیجه ماند!
منبع: دنیای اقتصاد منبع: ايتنا