خبرگزاری فارس، اصفهان، روزبه، اهل روستای جی اصفهان بود، پدرش دهقان بود و زمیندار و کشاورزان زیادی زیر دستش کار میکردند، روزی پدرش به علت بیماری نمیتواند به مزرعه برود و روزبه را جای خود میفرستد، غافل از آنکه روزبه به .جای مزرعه از کلیسای مسیحی که سر راه مزرعه بوده سر درمیآورد و جذب کلیسا میشود
مراسم کلیسا برای روزبه زرتشتی باشکوه بود و شیفته مراسم مسیحیها شد و دین مسیحیت را انتخاب کرد، او که مزرعه را از یاد برده بود وقتی به خانه برگشت، ماجرا را برای پدرش تعریف کرد، اما پدر او را زندانی کرد.
این روایتی از زندگی سلمان فارسی، از یاران پیامبر(ص) است که اصغر منتظرالقائم، استاد تاریخ دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با خبرنگار فارس بیان کرد و گفت: اسم سلمان فارسی، روزبه بود او اهل اصفهان بوده اگرچه برخی زادگاه سلمان را کازرون و رامهرمز نیز بیان میکنند، ولی روایت آنکه اهل روستای جی اصفهان باشد، موثقتر است.
اسیر زندان پدر
به گفته منتظرالقائم روایات زندگی سلمان فارسی به نقل از ابن عباس است، روزبه، روزها را در زندان سپری کرد، به غلامی که دوستش بود خبر داد به کلیسا بگوید زمان رفتنشان به مرکز مسیحیت را اعلام کنند، روز موعود که فرا رسید، روزبه بوسیله غلامی که دوستش بود از زندان پدر آزاد شد و همراه کاروان مسیحیان راهی دیار شام شد.
به گفته این استاد دانشگاه، روزبه، در شهرهای مختلف به کشیشها خدمت کرد و آنجا به عبادت پرداخت، هر بار کشیشی رو به موت بوده، از او میپرسید کجا بروم، به این ترتیب در کلیساهای مختلف بوده است ولی آخرین کشیش در شام لحظات آخر عمرش نشانههای پیامبر آخرالزمان در سرزمین عرب را به او داد و به او میگوید: من کسی را از بین مسیحی ها نمیشناسم که پیش او بروی، ولی عارف بزرگی هست که پیامبر آخرالزمان است و اگر میتوانی به استراحتگاه او برو، او در جایی است که شمالش یک کوه است و جنوبش نخلستان، آن پیامبر پشت کتفش نشانی است و صدقه را نمیپذیرد ولی هدیه را میپذیرد.
آزاد شدن به دست پیامبر
منتظرالقائم در ادامه بیان کرد: وقتی کشیش میمیرد، روزبه، گوسفندهایش را میفروشد و با پولش راهی یثرب میشود ولی در راه، کاروان به او خیانت میکنند و او را به عنوان برده به یهودیها میفروشند، ارباب یهودی نیز او را به یک نفر از روستای نزدیکی یثرب میفروشد.
استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: وقتی پیامبر مهاجرت میکنند سر و صدا بین یهودیان و قبایل مدینه ایجاد میشود که پیامبر آمده، مردم به استقبال پیامبر میروند، روزبه هم ظرف خرمایی از مزرعه اربابش برمیدارد و به عنوان صدقه به پیامبر میدهد ولی پیامبر آن را قبول نمیکنند، بار دیگر که خدمت پیامبر میرسد ظرف خرما را به عنوان هدیه تقدیم پیامبر میکند و پیامبر قبول میکنند.
وی ادامه داد: روزبه روزی پیامبر را در حال تشییع جنازه فردی میبیند، در آن هنگام پیراهن پیامبر کنار رفته و پشت کتف پیامبر نشانه خاصی را میبیند، یاد حرفهای آخرین کشیش میافتد و میفهمد او همان پیامبری است که دنبالش بوده است، سراغ پیامبر میرود و پیامبر دین اسلام را برایش توضیح میدهند و آنجا روزبه مسلمان میشود.
به گفته منتظرالقائم، پیامبر از ارباب یهودی روزبه میخواهد او را آزاد کند ولی او آزادش نمیکند و قیمت بالایی برای آزادی او میگوید، پیامبر ۱۰۰ نخل خرما را برای ارباب یهودی میکارد و مقداری نقره میدهد و روزبه را آزاد میکند و سال چهارم هجری روزبه آزاد میشود و به جمع مسلمانان میپیوندد و جزو یاران خاص پیامبر میشود.
زمانی که روزبه، سلمان محمدی شد
استاد تاریخ دانشگاه اصفهان بیان کرد: سلمان در جنگ احزاب پیشنهاد حفر خندق را به پیامبر داد و موجب نجات اسلام شد، او با کندن خندق از حال رفت و وقتی پیامبر بالای سرش رسید، او را به حال آورد و نام سلمان محمدی را بر او گذاشت.
به گفته منتظرالقائم، سلمان عمری طولانی داشته و در نهایت در شهر مدائن که فرماندار آن بوده، از دنیا میرود به دستان امیرالمومنین(ع) دفن میشود، در زمان فرمانداریاش جلسات تفسیر قرآن و بیان احکام داشته که افراد بسیاری طالب کلاسهایش بودند.
پایان پیام/۶۳۱۲۴/
منبع: فارس